Friday, October 26, 2012

فریفته ی هر دعوتگری نشویم

علامه صالح فوزان: و باید به کسانی که منسوب به دعوت هستند توجه شود: کجا درس خوانده اند؟ علم را از کجا فرا گرفته اند؟ تربیت یافته ی کجا هستند؟ عقیده شان چیست؟ و به اعمالشان نگریسته شود، و باعث چه خیری شده اند؟ و بخاطر اعمال آنها چه اصلاحی واقع شده است؟ باید قبل از آن که شیفته ی سخنان و ظاهرشان شود در موردشان تحقیق کند این مسئله ای ضروری است، مخصوصا در این زمان که دعوتگران فتنه بسیارند. http://www.aldaawah.com/?p=5124

Tuesday, October 16, 2012

کلامی گرانبها از شیخ الاسلام ابن تیمیه

 شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می گوید:

و اگر (انسان) بر گناه صغیره اصرار کند تبدیل به گناه کبیره می شود ... و اگر توبه ی صحیح بکند گناهانش بخشیده می شوند و اگر باز دوباره به سوی گناه بازگشت بر او لازم است که باز هم توبه کند و اگر توبه کند باز هم الله توبه اش را می پذیرید.

مجموع الفتاوی ج 11 ص 700

امام البانی: رضایت مردم دست نیافتنی است

شیوه ی صحیح را در پیش بگیر، هدف راضی کردن مردم نیست، رضایت مردم دست نیافتنی است

امام البانی رحمه الله می فرماید:

هنگامی که این شیوه را برای خودم برگزیدم - که چنگ زدن به سنت صحیح می باشد - و همین شیوه را در این کتاب و دیگر کتاب هایم در پیش گرفتم می دانستم که این شیوه همه ی گروه ها و مذاهب را راضی نخواهد کرد بلکه برخی از آنها یا بسیاری از آنها زبان به طعن و قلم به بدگویی از من برخواهند داشت و بر من باکی نیست، چون من می دانم که راضی کردن مردم هدفی است که دست یافتنی نیست و همانگونه که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده است( هر کسی که برای راضی کردن مردم باعث خشم الله تعالی شود، الله او را به مردم واگذار می کند) (سلسله احادیث صحیحه 2311).
و شاعر چه زیبا گفته است:
ولست بناج من مقالة طاعــــــــن # ولو كنت في غار على جبل وعر
ومن الذي ينجوا من النّاس سالماً # ولو غاب عنهم بين خافيتي نســـر
و از سخن طعنه زننده در امان نمی مانم# اگر چه درون یک غار بر روی کوهی صعب العبور باشم
و چه کسی از زبان مردم در امان می ماند# اگر چه در میان دو بال کرکس از آنان پنهان شود

کتاب صفة صلاة النبی

Friday, September 21, 2012

جواب شیخ البانی به انتقادات اخوانی هابه سلفی ها

سوال كننده سوالی از شیخ می پرسد که مضمونش انتقاد از دعوت سلفیت است و شیخ البانی جواب می دهد:

(این که گفته شد) ما غیر  منظم هستیم صحیح است، و ما افتخار می کنیم که این را بگوئیم، اما دیگران که منظم بوده اند چکار کرده اند؟. برای ما همینقدر کافی است که بگوئیم:

هذه آثارنا تدلُّ علينا ***** فانظروا بعدَنا عند الآثار

این آثار ماست که نشانه ی ماست ****بعد از ما به آثار نگاه کنید

دنیای اسلام با دعوت ما سلفی ها تکان خورد، و این حقیقتی است که هیچ کس نمی تواند آن را انکار کند، حتی کسانی که سلفیت را متهم می کنند و سلفیت را به گونه ای وصف می کنند که در سوال آمد، آنها نیز نمی توانند اثر دعوت اسلامی را بر خودشان نیز انکار کنند،اما آنها چکار کرده اند؟. فتنه درست کردند و باعث ریختن خون ها شدند بدون آن که فایده ای حاصل شود و بدون آن که یک قدم جلوتر بروند، بلکه آنها به گونه ای هستند که در تعابیر نظامی استفاده می شود: در جا قدم رو.

اما الحمدلله دعوت سلفی همه ی عالم اسلامی را به سوی اسلام صحیح و وجوب بازگشت به آن بیدار کرد به همراه اصلاح سلوک و عادت هر شخص از افراد مسلمین و اهل و نزدیکانش و ...
ما غیر منظم هستیم، چون اساس هر دعوت در ابتدا با آنچه که مهم تر است شروع می شود، با عقیده و توحید و اصلاح عبادت و اصلاح سلوک و عادت شروع می شود. آن افرادی که گمان می کنند منظم هستند برای اصلاح عقیده و توحید خودشان چکار کرده اند؟
ما با آنها تجربه ها و مناقشات و مجادلاتی داشته ایم، هنگامی که از آنها سوالاتی را می پرسیدیم که چوپان های زمان رسول الله صلی الله علیه و سلم آن را می دانستند اینها از جواب عاجز می شدند در حالی که استاد و دکتر و مرشد و روسای احزاب بودند. بنابراین آنها از این منظم بودن چه سودی حاصل کرده اند در حالی که توحید را یاد نگرفته اند؟.
اگر چه گاهی اوقات در میان آن ها کسانی هستند که توحید را می شناسند و جواب برخی از آنها این است: بله ما توحید را الحمدلله می شناسیم. ما از آنها یک واقعیت را می پرسیم: این توحید از کجا به شما رسید؟. آیا سرچشمه ی دعوت شماست یا آن را از دعوت دیگران وارد کردید؟. این حقیقت است. بنابراین ما هرگز از آنچه که اینها می گویند تاسف نمی خوریم چون شیوه ی به گونه ای که الله تعالی می فرماید:
{قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ} [يوسف: 108].

بگو اين راه من است كه من و پيروانم با بصيرت كامل همه مردم را به سوي خدا دعوت مي ‏كنيم، منزه است خدا، و من از مشركان نيستم.

سلسلة الهدی و النور نوارشماره 10

Thursday, September 20, 2012

سخنان ملک فیصل رحمه الله درباره ی اعراب و فلسطین- زیرنویس فارسی




اصول پاک سازی نفس - اصل اول

اصول پاک سازی نفس

نوشته : شیخ عبدالرزاق بن عبدالمحسن العباد البدر

اصل اول

پاکسازی نفس به دست الله است ، و الله عز وجل همان ذاتی است که هر کس را که بخواهد پاک می سازد . پس این امر مربوط به الله و به دست اوست . هیچ شخص پاکی نیست مگر آن که الله او را پاک نموده است . الله تعالی می فرماید :

( بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ ) = (بلکه الله هر کس را که بخواهد پاک می گرداند ) { النساء : 49 } .

و می فرماید : ( وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ ) = (اگر بخشايش و رحمت الهى بر شما نمی بود، هيچ‏يک از شما هرگز پاک نمى‏ شد، ولى خداوند است كه هر كس را بخواهد پاک مى ‏سازد ) { النور : 21 } .

و می فرماید : ( وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ * فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَنِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ) = ( ولى خداوند ايمان را خوشايند شما قرار داد و آن را در دلهايتان آراست، و كفر و فسق و عصيان را براى شما ناخوشايند ساخت، اينانند كه رهيافتگانند * بخشش و نعمتى از جانب خداوند است، و خداوند داناى فرزانه است‏ ) { الحجرات : 7-8} .

و می فرماید : ( يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ) = (بر تو منت مى ‏نهند كه اسلام آورده ‏اند، بگو اسلام آوردنتان را بر من منت منهيد، بلكه خداوند است كه اگر راست مى ‏گوييد، بر شما منت مى‏ نهد كه شما را به [راه‏] ايمان هدايت كرده است ) { الحجرات : 17 } .

و آیاتی که با این مضمون می باشد بسیار هستند .

پس این یک اصل بزرگ در این باب می باشد که عبارت است از : پاکسازی نفس به دست الله است ، پس هر کس که می خواهد پاک شود و بر آن ثابت بماند و مسیر پاکی را بپیماید ، باید به الله پناه ببرد و این را از الله بخواهد و به سوی الله تعالی روی بیاورد چون امر آن به دست الله عز و جل است .

این موضوع ما را به اصل دوم در این باب بزرگ منتقل می کند که عبارت است از :

اصول پاک سازی نفس - مقدمه -

بسم الله الرحمن الرحیم

اصول پاک سازی نفس

نوشته : شیخ عبدالرزاق بن عبدالمحسن العباد البدر

مقدمه


ستایش برای الله است ، او را ستایش می کنیم و از او یاری می جوییم و از او طلب مغفرت می کنیم و به سوی او توبه می کنیم و از بدی های درون مان و اعمال ناشایست مان به سوی الله پناه می بریم . هر کسی که الله او را هدایت کند هیچ گمراه کننده ای برای او نخواهد بود و هر کس که الله او را گمراه کند هیچ هدایت کننده ای برای او نخواهد بود و شهادت می دهم که هیچ معبود بر حقی به جز الله نیست و او یکتاست و شریکی ندارد و شهادت می دهم که محمد بنده و پیام آور الله است ، درود و سلام الهی بر او و آل او و همه اصحابش باد .
بارالها به ما علمی سودبخش عملی نیک عطا بفرما و ما را با آنچه که به ما آموخته ای سود ده و بر علم مان بیفزا و دانسته هایمان را حجتی برای ما و نه بر علیه ما قرار بده ، بارالها همه ی امور ما را اصلاح بفرما ، ماشاء الله ، لا حول و لاقوة الا بالله .

برادران گرامی :
موضوع سخن ما در این دیدار - که از الله تعالی مسئلت داریم که آن را با برکت و خیر بپوشاند - درباره ی : پاکسازی نفس خواهد بود و این موضوع منزلت بلند و فائده بسیار و اهمیت زیادی دارد که نیاز به گفتگو و توجه بسیاری دارد . الله سبحانه و تعالی می فرماید :


وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا (1) وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا (2) وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا (3) وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا (4) وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا (5) وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا (6) وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا (7) فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا (8) قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا (9) وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا (10)

سوگند به خورشيد و تابندگى‏ اش (۱)سوگند به ماه چون در پى آن برود (۲)سوگند به روز چون روشن گرداند (۳)سوگند به شب چو پرده بر آن پوشد (۴)سوگند به آسمان و آن كس كه آن را برافراشت (۵)سوگند به زمين و آن كس كه آن را گسترد (۶)سوگند به نفس و آن كس كه آن را درست كرد (۷)سپس پليدكارى و پرهيزگارى ‏اش را به آن الهام كرد (۸)كه هر كس آن را پاك گردانيد قطعا رستگار شد (۹)و هر كه فرومایه اش ساخت قطعا خسارتمند شد (۱۰)


به این سوگند بر این نشانه های عظیم و مخلوقات بزرگ بنگر که دلالت بر بزرگی الله جل و علا دارد ، الله تعالی به این نشانه ها سوگند یاد می کند تا یک موضوع بزرگ و عظیم را یادآوری کند . الله تعالی به این نشانه ها سوگند یاد می کند که اگر کسی نفس خویش را پاک ساخت رستگار است و هر کس آن را پایمال ساخت خسارتمند و زیان کار است . به همین دلیل شایسته است که هر شخص دانایی در زندگانی اش برای پاکسازی نفس تلاش کند و از پایمال کردن آن دوری کند .

پایمال کردن نفس عبارت است از پوشاندن آن با بدی ها و پستی ها تا آن که تبدیل می شود به نفسی پست و تباه شده و فرومایه ، هر کس که نفس او اینگونه باشد او خسارتمند و زیانکار شده است .

و هر کس نفس خویش را پاکیزه بدارد و برای اعتلا و بالا بردن و عزت دادن به آن تلاش کند این شخص رستگار و مفلح است : (قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا ) = (هر كس آن را پاك گردانيد قطعا رستگار شد ) . أفلح : یعنی رستگاری او محقق شده و لفظ رستگاری جامع ترین لفظ برای توضیح" به دست آوردن خیر در دنیا و آخرت " است .

پس هر کس نفس خویش را پاکیزه بدارد خیر را در دنیا و آخرت به دست آورده است .

پس پاکسازی نفس ، کاری بس بزرگ است و شایسته ی هر مسلمان است که به آن توجه بسیار داشته باشد و برای آن تلاش بسیاری بکند .
سخن گفتن در این مورد طولانی خواهد شد اما من در اینجا از بعضی از اصول و قواعد مهم در باب پاکسازی نفس سخن خواهم گفت و به نظر من همین مقدار ، انسان را بر راستی و اعتدال و طریق نیکو در این باب مبارک ( باب تزکیه نفوس ) قرار خواهد داد .

شیوه ی دعوت مسلمان چگونه باشد؟ - امام الباني -



الله عز و جل با کلامش در این مسئله برای کسی مجالی نگذاشته است:

{ ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ } [النحل/125]

{با حکمت و پند نیکو به سوی راه پروردگارت دعوت بده و به گونه ای که بهتر است با آنها مجادله کن}.

وبدون شک این اولین چیزی است که از دعوتگر انتظار می رود: آن که مهربان و دلسوز باشد و بر مخالفین شدت نکند، مخصوصا اگر در اصل دعوت - یعنی کتاب و سنت - با او هستند، اما در برخی از چیزها در بعضی نواحی دچار انحراف شده اند. باید با آنها با نرمی رفتار کرد، چنان که در حدیث مشهور از پیامبر صلی الله علیه و سلم آمده است که راوی آن عائشه است و بخشی از آن حدیث برای ما کافی است که می گوید: (نرمی کردن در چیزی نمی آید مگر آن که آن را زیبا می کند و درشتی کردن در چیزی نمی آید مگر آن که آن را خوار می کند).
اما اینجا می خواهم چیزی را بگویم که بسیاری از مردم از آن غافل هستند - و منظورم اینجا دعوتگران هستند- نرمی اگر چه اصل در دعوت می باشد، اما به این معنا نیست که به کار بردن شدت در برخی از مواقع مناسب شایسته ی دعوتگر نیست. پیامبری که الله تعالی با این کلام او را مخاطب قرار می دهد که:
{ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ } [آل عمران/159]
 {و اگر تندخو و سخت دل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده مى‏ شدند}.

با این حال می بینیم که پیامبر صلی الله علیه و سلم در برخی از اوقات با مخالفین به شدت برخورد می کند، اگر چه این مخالفین تعمدی در انجام خطا نداشته اند، اما هنگامی که این خطا مربوط به مسئله ی مهمی است - مربوط به ایمان و مخصوصا پروردگار است - در این هنگام شدت به خرج می دهد. همه ی شما حدیثی را که امام احمد با سند صحیح در مسند از عبدالله بن عباس رضی الله عنهما روایت می کند می دانید که: (یک روز پیامبر صلی الله علیه و سلم در میان صحابه خطبه می گفت، شخصی برخاست و گفت: هرچه الله بخواهد و تو بخواهی ای رسول الله. آن حضرت به او گفت: آیا مرا همردیف با الله قرار دادی؟. بگو آن چه که الله به تنهایی بخواهد).
اگر این شدت در مکان خودش استفاده شود آن هنگام از حکمت است، بنابراین نباید فریفته شویم و بگوئیم که لازم است که شیوه و صفت مسلمان همیشه نرمی باشد، نه ، این صفت غالب و کلی است، اما گاهی اوقات باید در مکان مناسب از شدت استفاده شود.


سلسلة الهدی و النور نوار شماره 620

Thursday, September 13, 2012

انتقاد شیخ البانی از شیوه ی دعوت اخوان المسلمین



بر روی زمین فرقه یا طائفه ای یافت نمی شوند که تمسک به کتاب و سنت را منکر شوند بلکه همه ی طوائف - هر چقدر هم که در گمراهی فرو رفته باشند- مانند شیعه و خوارج و مانند آنها نیز می گویند که ما بر کتاب و سنت هستیم چه برسد به حسن البنا و سید قطب و کسانی که پیرو آنها هستند، آنها نیز مدعی تمسک به کتاب و سنت هستند. اما تا امروز متاسفانه به عنوان حزبی معروف به حزب اخوان المسلمین این مسئله را به صراحت اعلام نمی کنند که آنها متمسک به کتاب و سنت بر اساس منهج سلف صالح هستند بلکه آنها به دعوت به سوی اسلام و کتاب و سنت به صورت عام اکتفا می کنند.
به همین خاطر ما با تجربه دریافته ایم که اخوان المسلمین امروز شیوه ی حسن البنا در دعوت به سوی اسلام را اختیار کرده اند (اگر چه به کتاب و سنت نزدیک است) اما دعوتشان عام است و درآن تفصیلی نیست حتی در مورد آنچه که به عقیده مربوط است. آنها تمسک به سلف صالح را به صورت مفصل اعلام نمی کنند بلکه به صورت کلمه ای مختصر آن را می گویند. اماآنچه که ما واقعا در بسیاری از کشورهایی که اخوان المسلمین در آن منتشر شده است می بینیم آن است که: آنها به تمسک هر کس به اسلام بر اساس هر مذهب و مشربی که باشد قانع هستند، بنابراین اخوان میان سلفیت و خلفیت جمع نموده است،یعنی میان کسی که منسوب به سلف است و میان کسی که منسوب به خلف است، بلکه حتی کسی را به صفوف خودشان اضافه می کنند که مذهبش شیعه است.
و من با تجربه ی خاص خودم می دانم که اخوان المسلمین دعوتشان عام است و مفصل نیست و بر شیوه ی سلف صالح نیست، می بینی که اخوان المسلمین در یک سرزمین با اخوان المسلمین در سرزمین دیگر متفاوت است.اخوانی هستند اما فقه و عقیده شان با هم خیلی متفاوت است، اخوانی ها شیوه ای را پیش نمی گیرند که اسلام را به صورت کلی دربر بگیرد بلکه کسانی را که دور و برشان هستند به صورت عام دعوت می دهند با قاعده ای که می توانم آن را به این صورت خلاصه کنم: (جمع کن سپس آموزش بده) و بعد از آن آموزشی نیست.
چون شیوه ی دعوت آنها به گونه ای است که در ضرب المثل شامی گفته شده است: (هر کس بر دینی باشد که الله او را بر آن کمک کند) و با این تعبیر نادرست یک فقه منحرف همراه شده است که بر یک حدیثی استوار است که آن حدیث اصلی ندارد و آن این است: (اختلاف امتم رحمت است).
به همین دلیل بر اساس این سخن کلمه ای ساخته اند که اصلی ندارد: (هر کس عالمی را تقلید کند الله را سالم ملاقات می کند).
اخوان المسلمین با آن که دعوتشان برای جوانان مقداری فواید داشته است اما در دعوت خودشان شیوه ی دعوت بر اساس شیوه ی سلف صالح را در پیش نمی گیرند و حسن البنا برایشان اینگونه دعوت را ترسیم کرده است و همچنین سید قطب نیز بر همین شیوه بوده است، اما من معتقدم که سید قطب در آخر زندگانی اش - که در زندان بود- در او تحولی بسیار بزرگ به سوی بعضی از اصول سلفیت پدیدار شد، اگر چه در بعضی از کتب قدیمی اش اشتباهات علمی زیادی چه در مسئله ی عقیده یا احکام  وجود دارد.
اما میگویم در زندان کلامش نشان می دهد که به اینچنین تجمع گرایی ها و حزب گرایی هایی که بر اساس تصفیة و تربیة نیست دعوت نمی دهد.

سلسلة الهدی و النور نوار شماره 805

Wednesday, September 12, 2012

نصیحتی زیبا از شیخ البانی برای حفظ وحدت میان مسلمین


آنچه که باعث حفظ وحدت صف و وحدت کلمه می شود نصیحت در دین است، اما این نصیحت باید به گونه ای باشد که الله عز و جل دستور داده است: (ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ)( با حكمت و اندرز نيكو

به سوي راه پروردگارت دعوت نما، و با آنها به طريقي كه نيكوتر است مجادله كن، پروردگار تو از هر كسي بهتر مي داند چه كساني از طريق او گمراه شده اند و چه كساني هدايت يافته اند).
مجادله ی نیکو نیازمند تسامح و آسان گیری است و این تسامح نیازمند این است که هر کس از ما در ذهن خودش این را بیاورد که نظر او با وحی بر وی نازل نشده است و ممکن است خودش بر خطا باشد و شخصی که با او مجادله و مناقشه می کند بر حق باشد، بر هر کسی که مناقشه می کند لازم است که این مسئله ی بدیهی را به ذهن بسپارد که ما معصوم نیستیم، فرقی نمی کند که ما دانش آموز باشیم یا عالم و چه بسا عالم بر خطا باشد و دانش آموز بر حق و یادآوری این حقیقت سبب می شود که انسان نسبت به شخص مقابل خودش صبر داشته باشد و با وی به نرمی برخورد کند و این ادبی است که از قرآن گرفته شده است.

نوار شماره 23 از سلسلة الهدی و النور با خلاصه کردن کلام.

رد شیخ البانی بر شیوه ی اخوان و بیان راه حل نجات امت از ذلت

اما اخوان المسلمینی که با بلندترین صدایشان فریاد می زنند: جهاد در راه الله بهترین آرزوی ماست، ما به آنها می گوئیم: نزدیک به یک قرن از دعوت شما گذشته است و شما همچنان در جای خودتان هستید چنان که در سوریه یک تعبیر نظامی است که می گوید: در جا قدم رو. یعنی فرمانده گروهان هنگامی که به لشکر دستور حرکت می دهد می گوید: به سمت جلو حرکت کنید، آن هنگام آنها به شکل نظامی حرکت می کنند، هنگامی که از آنها می خواهد که بایستند می گوید: در جایتان بایستید. اما هنگامی که از آنان می خواهد که در جای خودشان بمانند اما همزمان بدوند می گوید: در جا قدم رو، در این هنگام آنها نه جلو می روند و نه عقب. این مثال اخوان المسلمین است چون آنها نه جهاد کردند، و نه علم کسب کردند و نه عمل کردند، پس آنها از جهاد تخلف کردند و از علم و عمل تخلف کردند چون علمی ندارند.
و برایشان همینقدر کافی است که نسبت به شخصی که به پیروی از قرآن و سنت دعوت می دهد جبهه می گیرند و اسم عملش را بر هم زننده ی وحدت و دعوت به تفرقه ی میان مسلمین می نامند. و من صراحتا می گویم: دعوت ما که دعوت حقیقی اسلام است باعث تفرقه و جدایی می شود چون قرآن جدایی می اندازد، چون میان حق و باطل جدایی می اندازد و دعوت ما نیز میان حق و باطل جدایی می اندازد و دعوت ما میان محق و مبطل جدایی می اندازد.
و عمل رسول الله صلی الله علیه و سلم نیز اینگونه بود. هنگامی که دعوتش را آشکار کرد به اعتراف تاریخ پدر با پسرش جنگید و پسر با پدر جنگید، همه ی اینها در راه تمسک به اسلام حق بود.
بنابراین عجیب نیست که دعوت ما در این زمان همانگونه باشد که در زمان اول و در همه ی زمان ها می باشد، که میان حق و باطل و محق و مبطل جدایی می اندازد.
این عده از نصوص کتاب و سنت غافل هستند که می گوید: (وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ) (ولی اکثر مردم نمی دانند) ، (وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ) (ولی اکثر مردم شکر نمی کنند); و سنت بر اساس عادت همیشگی اش می آید و آنچه را که به صورت مختصر در قرآن آمده برای مسلمانان مفصل می آورد. همه ی اینها و مخصوصا آنهایی که خود را به اهل سنت منسوب می کنند با ما در ایمان و آگاه بودن به بعضی از احادیث صحیح مشارکت دارند اما نسبت به آن تجاهل می کنند. یکی از این احادیث مثلا حدیث فرقه هاست: یهود به 71 فرقه تقسیم شدند و نصاری به 72 فرقه تقسیم شدند و امت من به 73 فرقه تقسیم می شود، همه ی آنها در آتش هستند جز یکی از آنها، گفتند: آن یک گروه چه کسانی هستند
در روایت مشهور آمده است که می گوید: جماعت و در روایتی که این روایت را تفسیر میکند آمده است: فرقه ای که بر شیوه ی من و اصحابم باشد.
بنابر این خبر صحیح مسلمانان چندین گروه خواهند شد و واقعیت موجود بر این مسئله تاکید دارد و برای یک خبر صحیح نیازی نیست که واقعیت موجود بر آن تاکید کند چون در آینده اتفاق می افتد، اما در سالهای کمی بعد از وفات رسول علیه الصلاة و السلام این اتفاق افتاد هنگامی که جدایی و حزب حزب شدن شروع شد.
پس چرا این ها نسبت به این خبر صحیح که مسلمانان چندین فرقه می شوند تجاهل می کنند و بر مسلمانی که می خواهد از فرقه ی ناجیه باشد لازم است که همانگونه عمل کند که رسول علیه السلام و اصحاب عمل کردند. همچنین یک حدیث دیگر با همین معنا آمده است که این نیز میان مسلمانان اهل سنت و جماعت معروف است. حدیث عرباض بن ساریة رضی الله تعالی عنه که می گوید: رسول الله صلی الله علیه و سلم ما را نصیحتی نمود که قلب ها از آن نصیحت ترسان شد و اشک ها روان شد، گفتیم ای رسول الله ما را وصیتی کن، گفت: شما را به تقوای الله و فرمانبرداری و اطاعت (از ولی امر) دعوت می دهم، اگر چه بر شما بنده ای حبشی حاکم باشد، هر کس از شما که (پس از این) زندگی کند اختلافات زیادی را می بیند، پس بر شما باد به سنت من و سنت خلفای راشدین مهدیین بعد از من، با دندان آن را بگیرید (کنایه از تمسک شدید)، و بر شما باد و (دوری از) نوآوری ، هر نوآوری بدعت است و هر بدعتی گمراهی است.
و در حدیث دیگری آمده است: هر گمراهی در آتش است.
بنابراین رسول الله صلی الله علیه و سلم ما را از نوآوری ها باز می دارد. و امروز هنگامی که ما مسلمانان را از مخالفت با سید پیامبران و انجام بدعت هایی که ممالک اسلامی را فراگرفته است بر حذر می داریم، به ما می گویند: میان مسلمین تفرقه می اندازید. در حقیقت این عده خواهان آن هستند که ذلت مسلمانان را به شیوه ای غیر از شیوه ی سید مرسلین درمان کنند، همان پیامبری که بیماری و درمان را در حدیث عینة برای ما بیان کرده است: {هنگامی که تجارت عینة (نوعی از تجارت نامشروع) را انجام دادید}، این بیماری است، {و دم گاو را گرفتید (به دنیا دل بستید)}، این بیماری است {و جهاد در راه الله را ترک کردید}، این بیماری است، و جزایشان این است که: {الله ذلت را بر شما مسلط می کند}.
درمان: {این ذلت از شما برداشته نمی شود تا زمانی که به دین تان رجوع کنید}. معنای رجوع به دین مسئله ای بسیار مهم است که این حزبی ها و مذهبی ها و صوفی ها و دیگران از آن غافل هستند. رجوع به دین از علمای مسلمان دو امر بسیار بزرگ می طلبد.
اول آن که: اسلام را به شکل صحیح فرابگیرند، چون میان ما و میان دینی که الله تعالی بر قلب محمد علیه الصلاة و السلام نازل کرده چهارده قرن گذشته است و در آن چیزهایی وارد شده که از آن نبوده است. چه در عقائد چه در احکام و فقه یا در روش، در همه ی اینها چیزهایی وارد شده که در عهد نخست مشروع نبوده است. پس بر علما لازم است که غربال بردارند و این اسلام را از آنچه که به آن وارد شده پاکسازی کنند. چنانکه به یکی از علمای حدیث گفته شد که هنگامی که می خواستند فلان زندیق را بکشند و مرگ را جلوی خود دید تصمیم گرفت که کینه ی قلبش را آشکار کند  گفت: من نمی میرم مگر آن که بر پیامبرتان 5 هزار حدیث دروغ نسبت دادم. این عالم محدث می گوید: دشمن الله دروغ گفت، چطور این ممکن است در حالی که فلانی و فلانی از محدثین غربال ها را برداشته اند و این احادیث را پاکسازی می کنند، این دروغ ها را از احادیث صحیح جدا می کنند.
 بر علمای مسلمان این زمان همین گونه لازم است که اسلام را از همه ی جوانبی که اشاره کردم -عقیده و احکام و سلوک و اخلاق و مانند آنها- غربال کنند، من این امر اول را پاکسازی (تصفیة) اسلام می نامم، بنابراین باید پاکسازی صورت بگیرد.
مسئله ی دوم: تربیت مسلمانان بر اساس این اسلام پاکسازی شده می باشد، این اسلام تصفیه شده کجاست؟. آیا نزد این گروه هایی است که با دعوت حق معارضه می کند بلکه حتی گمان می کنند باعث تفرقه می شود؟. و من شهادت می دهم که باعث تفرقه و جدایی میان حق و باطل و میان محق و مبطل می شود، سنت الله در خلقش است و برای سنت الله تبدیلی نمی یابی.

سلسلة الهدی و النور نوار شماره 543

Sunday, September 9, 2012

رد دوم شیخ البانی بر قرضاوی

رد شدید شیخ ابن عثیمین بر قرضاوی


قرضاوی در یک سخنرانی درباره ی انتخابات اسرائیل سخن می گوید و در حین آن در مورد ذات الله تعالی سخن بدی می گوید و شیخ ابن عثیمین به شدت این سخن را رد می کند. این ویدئو به صورت زیرنویس می باشد.





دانلود

Monday, September 3, 2012

و اکنون بعد از رمضان - ابن عثیمین

إن الحمد لله، نحمده، ونستعينه ونستغفره، ونعوذ بالله من شرور أنفسنا ومن سيئات أعمالنا، من يهده الله فلا مضل له، ومن يضلل فلا هادي له، وأشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شريك له، وأشهد أن محمدًا عبده ورسوله، صلى الله عليه وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان، وسلم تسليمًا كثيرًا، أما بعد:

ای بندگان الله: ما الله عز و جل را شکر می گوئیم بخاطر نعمتهایش از به پایان رساندن روزه و قیام رمضان شكر مي گوئیم،  و از او که ما را بر این کار توفیق داد مسئلت داریم که ما را برای قبولی روزه های مان و قیام های مان و دیگر اعمالمان موفق بدارد .
ای مسلمانان: ما آمدن رمضان را انتظار می کشیدیم، می گفتیم: یک ماه مانده، یا دو ماه مانده، یا سه ماه مانده، سپس این ماه آمد و آن را پشت سر گذاشتیم و به همین ترتیب آینده در انتظار انسان می باشد، می آید و می گذرد و آن را پشت سر می گذارد تا آنکه با موت پایان می یابد، و کاش می دانست مرگش بر چه حالتی خواهد بود، سزاوار است که انسان تلاش خویش را بر حالتی که مرگش می رسد بگذارد نه آنکه چه وقت مرگش فرا می رسد و در کجا موتش فرا می رسد .

Sunday, September 2, 2012

رد شیخ البانی بر قرضاوی با زیرنویس فارسی



در این ویدئو امام محمد ناصرالدین البانی در مورد یکی از فتواهای قرضاوی توضیح داده و منهج قرضاوی را در فتوا دادن بیان کرده و به صورت علمی آن را رد می کند. این فایل به صورت زیرنویس فارسی است.



بیماری قلب با زیرنویس فارسی- ابن عثیمین



سخنانی از شیخ علامه محمد بن صالح عثیمین درباره ی بیماری قلب با زیرنویس فارسی








Thursday, August 2, 2012

توضیح امام البانی بر کلمات پایانی آیه ی روزه (لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ)

بسم الله الرحمن الرحیم

همه ی ما این کلام الهی را می دانیم که می فرماید: (كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ).
روزه بر شما مقرر شده است همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما [بودند] مقرر شده بود باشد كه باشد كه تقوا پيشه كنيد {بقره:183}.
شما در مورد این آیه توضیحات بسیاری شنیده اید و سخن های مفیدی که مرتبط با آن بوده به گوش تان رسیده است، اما من معتقدم که شما در مورد انتهای این آیه توضیحات خاص معدودی شنیده اید: (لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ  = باشد كه تقوا پيشه كنيد).
برای شما روزه نوشته شده، چرا؟ (لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ = باشد كه تقوا پيشه كنيد).
این آیه جزو آیات و نصوص شرعی معدودی است که در آن حکم شرعی به همراه بیان هدف و علت آن آمده است.
در اینجا تصریح بر فرض بودن روزه ی ماه رمضان آمده است، و بر مسلمین لازم است که بی درنگ بر انجام آن اقدام کنند بدون آن که بپرسند: چرا؟، چگونه؟، و سوالاتی از این قبیل که امروزه در مورد حکمت های شرع - یعنی حکمت های قوانین الهی - پرسیده می شود.
بسیار اتفاق می افتد که از بعضی از مردم بشنوید که می گویند: چرا اینگونه است؟ ،چرا اینگونه است؟ ، چرا اینگونه است؟.
به همین دلیل ما تحقیق زیاد برای یافتن حکمت های شرع را نیک نمی پنداریم مگر آنچه که - حکمت آن - در شرع آمده باشد، مانند همین مسئله ای که اکنون در مورد آن سخن می گوئیم.
(روزه بر شما مقرر شده است همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما [بودند] مقرر شده بود)، چرا؟، الله تعالی می فرماید: (باشد كه تقوا پيشه كنيد).
یعنی هدف از روزه آن است که این روزه وسیله ای برای افزایش تقوای روزه دار و نزدیکی وی به الله عز و جل باشد، پس اگر روزه دار روزه گرفت و وضعیتش با آنچه که قبل از رمضان بود تغییر نکرد بدین معناست که این روزه دار به هدف مورد نظر که روزه به خاطر آن فرض شده است نرسیده است.
و احادیث صحیحی از پیامبر صلی الله علیه و سلم آمده است که هدف مورد نظر که در آیه آمده است را آشکار کرده و بر آن تاکید می کند، مثلا حدیث قدسی که پیامبر صلی الله علیه و سلم آن را از پروردگارش نقل می کند که می گوید:
مَنْ لَمْ يَدَعْ قَوْلَ اَلزُّورِ وَالْعَمَلَ بِهِ, فَلَيْسَ لِلَّهِ حَاجَةٌ فِي أَنْ يَدَعَ طَعَامَهُ وَشَرَابَهُ
هر کس سخن باطل و عمل به آن را رها نکند الله تعالی نیازی به آن ندارد که وی غذا و نوشیدنی اش را رها کند {صحیح بخارى  كتاب: الصوم باب: مَنْ لَمْ يَدَعْ قَوْلَ الزُّورِ وَالْعَمَلَ بِهِ فِي الصَّوْمِ} .
این حدیث بسیار بزرگی است و با انتهای آیه کاملا مطابقت دارد: (لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ).
هدف از جمع میان آیه و حدیث این نیست که همه ی آنچه که از روزه دار انتظار می رود این باشد که از غذا و نوشیدنی و نزدیکی با زن و دیگر مواردی که باعث شکستن روزه می شود و در قرآن و سنت ذکر شده است خودداری کند ، هدف فقط دست کشیدن از این موارد نیست، بلکه واجبات دیگری وجود دارند که بر مسلمان لازم است که از آنها نیز مانند موارد ذکر شده دست بکشد .
بر اساس آیه مذکور و حدیثی که ذکر شد، می توانم به شما مسئله ای بگویم که از لحاظ تعبیر جدید است، اما در مسئله ی احکام چیز جدیدی نیست، چون در قرآن و سنت بر آن اشاره شده است.
تعبیر جدید این است که همه ی کتب فقه بر موارد شکننده ی روزه اشاره کرده اند - و این مسئله ای لازمی می باشد - اما من برای بیان و توضیح آنچه که از آیه و حدیث گذشت می گویم:
موارد شکننده ی روزه بر دو گروه هستند -لازم است که این تقسیم بندی حقیقی به دلیل اهمیت آن در ذهن همگان جای بگیرد-:
گروه اول: شکننده های مادی ، که در کتب فقه به آن اشاره شده است.
گروه دوم: که آن را شکننده های معنوی می نامیم.
این شکننده های معنوی، همان مواردی است که آیه به آن اشاره می کند: (لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ)، و این موارد را کلام آن حضرت صلی الله علیه و سلم که آن را از پروردگارش نقل میکند واضح می سازد: هر کس سخن باطل و عمل به آن را رها نکند الله تعالی نیازی به آن ندارد که وی غذا و نوشیدنی اش را رها کند.
پس لازم است که همراه با ترک غذا خوردن و نوشیدن و شهوت جنسی ، نسبت به پایان دادن به مواردی که الله تعالی حرام قرار داده و بر مسلمان لازم است از آنها خودداری کند اقدام نماید.
از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت است که فرمودند: روزه با ترک غذا و نوشیدن نیست، بلکه روزه عبارت است از پایان دادن به آنچه که الله تعالی از آن نهی نموده است. { اشاره به روایتی با همین مضمون دارد که ابن خزیمه و این حبان آورده اند و البانی آن را در صحیح الترغیب و الترهیب شماره 1082 صحیح دانسته است} .
و هر کس که می خواهد بر احادیثی از این قبیل آگاهی یابد - که در آن پیامبر صلی الله علیه و سلم از انجام گناه توسط روزه دار نهی می کند و این نهی شامل عموم کلام الهی می باشد : ( لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ) - به کتاب " الترغیب و الترهیب " حافظ منذری مراجعه کند .
منبع: سلسلة الهدى والنَّور
نوار شماره ی : 692، دقيقة: 12 و 20 ثانیه.
فایل صوتی
منبع متن عربی و توضیحات : شبکة الإمام الآجری

Wednesday, July 18, 2012

سنت های ترک شده در رمضان- امام البانی

این نوشتار ترجمه ی یکی از سخنرانی امام محمد ناصرالدین البانی می باشد . وی در این سخنرانی درباره ی برخی از سنت های ترک شده ی رمضان سخن می گوید . شیوه ی کارم در این ترجمه بدین صورت بوده که تا جای ممکن از استفاده ی کلمات سخت پرهیز کرده ام ، برخی از سخنان تکراری و زائد و غیر مفید را حذف نموده ام ، منبع احادیث و آثار ذکر شده را در پاورقی ذکر کرده ام و سعی نموده ام ساختار نوشته ، ساختار یک کتاب باشد تا پیاده سازی یک سخنرانی . در بخشی از سخنرانی شیخ البانی درباره ی دو اذان فجر سخن می گوید . یکی از سنت های ترک شده ای که سزاوار است دوباره احیا شود دو اذان فجر می باشد که متأسفانه – تا جایی که بنده اطلاع دارم – در کشور ما کلا ترک شده است و بر اساس گفته ی شیخ در کشورهای عربی نیز فقط در ماه های رمضان انجام می گیرد . این توضیح را نوشتم که خوانندگانی که از این سنت اطلاع ندارند به هنگام رسیدن به مطالب حول این دو اذان سردرگم نشوند . در انتها نیز لازم به ذکر است که عملیات پیاده سازی این گفتار توسط کاربران سایت امام آجری انجام گرفته و بنده متن پیاده شده را به فارسی ترجمه نموده ام .

Sunday, July 8, 2012

حدیثی که تاسف خواهی خورد چرا آن را قبلا نشنیده ای

برای شما حدیث عجیبی را نقل می کنم که ممکن نیست مسلمانی آن را بشنود و بخاطر آن که این را قبلا نشنیده است تاسف نخورد. رسول الله صلی الله علیه و سلم در این حدیث دو عبادت را ذکر می کند که از آسان ترین و عجیب ترین عباداتی است که دیده اید و برای این دو عبادت شش فضیلت ذکر کرده است.

این فضائل عبارتند از:

فضیلت نخست: هر بنده ی مسلمانی که بر آنها پایبند باشد وارد بهشت می شود.
فضیلت دوم:  دو عبادت آسان هستند
فضیلت سوم: افراد کمی از مردم به این عبادات عمل می کنند
فضیلت چهارم: شیطان تلاش می کند تا مسلمان را از این عبادات منصرف کند.
فضیلت پنجم و (ششم): مسلمان در شبانه روز 2500 نیکی برای خودش اضافه می کند ( و2500 گناهش را پاک می کند)

این دو عبادت بزرگ چه هستند؟

عبادت نخست:
این است که شخص بعد از هر نماز فرض ده بار "سبحان الله"، ده بار "الحمدلله" و ده بار "الله اکبر" بگوید... جمع آنها سی می شود.

بسیاری از افراد خواهند پرسید: آیا تسبیحات بعد از نماز (سی و سه) نیستند؟... جواب آن است که عبادات به اشکال مختلف آمده اند;  و این اشکال با هم متفاوت است، یا از نظر تعداد یا از نظر نوع و یا از نظر چگونگی آن... الی آخر، مثلا (حج) به سه شکل است: تمتع، قران، افراد... و این شکل از تسبیحات اگر چه از نظر تعداد کمتر از سی و سه است اما دارای فضیلت بزرگی است که نشان می دهد که پاداش ربطی به زیاد بودن تعداد یا زیاد انجام دادن ندارد.

و چون نماز های فرض 5 نماز هستند تعداد تسبیحات 150 عدد می شود.

و از آن جایی که هر نیکی ده برابر آن است، بنابراین رسول الله صلی الله علیه و سلم در ادامه ی حدیث گفته است:
" اینها در زبان 150 عدد هستند و در میزان 1500 عدد هستند".

عبادت دوم:
آن است که شخص قبل از خواب سی و سه بار "سبحان الله" و سی وسه بار "الحمدلله" و سی و چهار بار "الله اکبر" بگوید، پس تعداد آنها صد می شود.
و از آن جایی که هر نیکی ده برابر آن است، رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: "اینها در زبان صد تا هستند و در میزان هزار تا هستند".

و از آنجایی که تعداد نیکی ها 2500 عدد است رسول الله صلی الله علیه وسلم کلامش را اینگونه به پایان رسانده است: " پس کدام یک از شما در روز 2500 نیکی انجام می دهد؟" .. و این بدین معناست که این دو عبادت در آن روز 2500 گناه از این شخص را پاک می کند.

رسول الله صلی الله علیه و سلم درباره ی این دو عبادت می فرماید: " هر بنده ی مسلمانی که بر آنها پایبند باشد وارد بهشت می شود" ... و می فرماید: " این دو عبادت آسان هستند و کسانی که به آن عمل می کنند کم هستند" .. و جایگاه این دو عبادت را بیان کرده و همچنین تلاش شیطان برای منصرف کردن مسلمان  از این عبادت را نیز بیان نموده است:
"شیطان پس از نماز سراغ یکی از شما می آید و حاجتش را به یادش می آورد و می گوید:فلان چیز وفلان چیز و فلان چیز را بیاد بیاور،و همچنان می گوید تا آن که شخص قبل از آن که تسبیحات را بگوید برمی خیزد.. و همچنین شیطان هنگام خواب به سراغش می آید و او را به خواب می برد و او می خوابد قبل از آن که آنها را بگوید"

این حدیث را ابوداود و دیگران آورده اند، و راوی آن عبدالله بن عمروعاص رضی الله عنهما است و آلبانی آن را صحیح قرار داده است.

دعای قبل از خواب همچنین در یک حدیث دیگر آمده است، هنگامی که فاطمه از سختی کار خانه پیش رسول الله شکایت نمود آن حضرت فرمودند این دعاها "از خادم بهتر است" ... علی رضی الله عنه درباره ی این تسبیحات می گوید: " از زمانی که این را از رسول الله شنیده ام آن را ترک نکرده ام، حتی در شب صفین"!.

نقل از وبلاگ شیخ بندر المحیانی با مقداری تصرف.

Friday, July 6, 2012

البانی: ضرر اخوان المسلمین برای امت از یهود و نصاری بیشتر است

سوال کننده: آیا این سخن صحیح است که ضرر اخوان المسلمین برای امت از ضرر یهود و نصاری بیشتر است؟
اینطور است؟
شیخ البانی: بله همینطور است
ضرر آنها بیشتر است، اما با آنها به گونه ای تعامل نمی کنیم که با یهود و نصاری تعامل می کنیم.

http://archive.org/download/IkhwanZarar/zarar.mp3

Thursday, July 5, 2012

کتاب:رد علمای اهل سنت و جماعت در مورد حزب اخوان المسلمين



عنوان کتاب: رد علمای اهل سنت و جماعت در مورد حزب اخوان المسلمين

همراه با برگزيده ی سخنان شخصيتهای اخوان در موضوعات مختلف که رد علمای اهل سنت و جماعت را در پی داشته است!

به زبان فارسی

جمع آوري و تدوين از ابو عبدالله الاثري

ترجمه از عبدالرئوف

http://archive.org/download/radikhwan/RadIkhwan.pdf

قطع رابطه اخوان المسلمین با شیخ البانی از زبان شیخ

هنگامی که اخوان المسلمین با امام البانی قطع رابطه می کنند و حتی جواب سلامش را نمی دهند:

تو جوان هستی و نمی دانی، فکر نمی کنم آن سالها بوده باشی که از طرف اخوان المسلمین بیانیه ای صادر شد که آلبانی را ترک کنید، مجالس او را ترک کنید، اگر در طول راه با او برخوردید نه به او و نه به کسی که مشهور است از جماعت البانی است - مخصوصا دامادم نظام سکجها - سلام دهید.
من شیخ عبدالله عزام را در همان زمان در مسجد صهیب که امام آن عبدالفتاح عمر بود ملاقات کردم. او را خارج از مسجد دیدم که از پله ها پائین می آمد، به او سلام دادم و گفتم این دیگر چیست؟. شما جماعتی هستید که منهج تان آنچنان وسیع است که شیعه را نیز در داخل حزب خودتان راه می دهید، چه شده که با ما قطع رابطه کرده اید و این را بین جوانان اعلام کرده اید، ما با شما چه کرده ایم؟
او گفت: تکه ابری تابستانی است که به زودی می رود (کنایه از این است که این وضعیت کوتاه مدت است و به زودی این وضعیت از بین می رود).
گفتیم: خیر است ان شاء الله.
دو سال گذشت و آنها بر همان قرار خود پایبند بودند و در اثنای این مدت من به محل اجتماع شان سر می زدم و ممکن است برخی از برادران این را بدانند.
و می دانستم که در جلسه ی اخوان المسلمین کسانی هستند که با این بیانیه مخالف هستند چون غیر عملی است چون همان کسانی که این بیانیه بر آنها فرض شده بود می دانستند که این بیانیه از نظرگاه عمل اسلامی هیچ وزنی ندارد بلکه حزب گرایی کورکورانه ای است.

http://archive.org/download/ikhwanalbani/ikhwantarkalbani.mp3

امام البانی: اخوان المسلمین از اهل سنت نیستند



آنگاه می گویم: صحیح نیست که گفته شود که اخوان المسلمین از اهل سنت هستند چون آنها با سنت می جنگند. (نوار شماره 356 از سلسلة الهدی و النور).

http://archive.org/download/AlbanyIkhwan/albani-ekhwan-ahlsunnat.mp3

کتابی به زبان فارسی در مورد حقیقت اخوان المسلمین


عنوان: اصولی که حسن البنا اخوان المسلمین را بر اساس آن تاسیس کرد

تنویر افکار مسلمانان در حقیقت اخوان المسلمین

مولف: عاید الشمری
مترجم: عبدالرئوف

http://archive.org/download/HaqiqateIkhwan/ikhwan.pdf

رد شیخ البانی بر یوسف قرضاوی


سوال کننده: دو سال قبل یوسف قرضاوی به استرالیا رفته و فتوایی داده که مردم را به فتنه انداخته است، مفاد این فتوا این است که گفته است که ربا فقط بر ربادهنده –یعنی صاحب ربا- حرام است.
شیخ البانی: الله هدایتش کند.
سوال کننده: ... اما فقیری که ربا را می گیرد برای او حرام نیست و جایز است که با آن مسجد بسازد، قسم به الله با این فتوا بسیاری از مسلمانان آنجا را به فتنه انداخته است.

شیخ البانی: شیوه ی آموزش قرضاوی ازهری است و بر اساس کتاب و سنت نیست. و به مسائلی فتوا می دهد که مخالف شریعت است و فلسفه ی خطرناکی دارد، اگر چیزی در شرع حرام شده باشد، با این سخن از تحریم آن فرار می کند، می گوید: نص قاطع بر تحریم وجود ندارد، به همین دلیل موسیقی را مباح قرار داده است، و برای آن انگلیسی که اسلام آورده بود و از بزرگترین خوانندگان بریتانیایی بود (احتمالا منظور شیخ یوسف اسلام است) فتوای مباح بودن موسیقی را داد تا همچنان بر حرفه اش بماند واز کسب آن بخورد و قرضاوی مدعی شد که نص قاطع در تحریم موسیقی و آلات موسیقی وجود ندارد. واین بر خلاف اجماع علمای مسلمین است که در احکام شرعی شرط نیست که حتما نص قاطع وجود داشته باشد به این دلیل که آنها – که قرضاوی خود یکی از آنهاست- می گویند: دلایل عبارتند از قرآن و سنت و اجماع و قیاس. و قیاس دلیل قاطعی نیست چون اجتهاد است واجتهاد ممکن است اشتباه باشد یا صحیح باشد، چنان که در حدیث صحیح آمده است. اما وی با این سخن که "دلیل قاطعی وجود ندارد"، می خواهد از حرام بودن حکم فرار کرده و بسیاری از احکام شرعی را حلال کند و پیامبر صلی الله علیه و سلم می فرماید: (الله تعالی ربادهنده و رباگیرنده و کسی که آن را می نویسد و شاهدان آن را لعنت کرده است). پس هرگز جایز نیست که مسلمان از مال حرام استفاده کند با این دلیل که او ربا نمی خورد، این حدیث می گوید: (الله تعالی ربادهنده و ربا گیرنده و نویسنده آن و شاهدان آن را لعنت کرده است). اما در مورد ساخت مسجد با اموال ربوی، با این سخن آن حضرت علیه السلام جواب می دهیم که: (الله پاک است و جز پاک را نمی پذیرد، و الله تعالی مومنان را به همان چیزهایی امر نموده که پیامبران را امر کرده است، فرموده است: {يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنْ الطَّيِّبَاتِ واعْمَلُوا صَاَلحِاً} {ای پیامبران از پاکی ها بخورید و اعمال صالح انجام دهید}. سپس درباره ی مردی ژولیده مو و غبارآلود سخن گفت که سفرش به طول انجامیده، دستانش را بلند می کند و می گوید: یا رب، یا رب، در حالی که غذایش، نوشیدنی ، لباسش حرام است، چگونه دعایش مستجاب می شود).

همه ی این احادیث قرضاوی و امثال او را رد می کنند که مانند آرائیین قدیم -که اکثرا از احناف بودند- با آرای خودشان فتوا می دهند.

کلام عربی شیخ البانی در یوتیوب:

http://www.youtube.com/watch?v=1oSpO7cHA2E

رد شیخ صالح فوزان بر اخوان المسلمین

شیخ صالح فوزان در 13 جمادی الآخر سال 1433 موافق با چهارم می 2012:

سوال کننده: در بعضی از سایت های اینترنتی فتوایی از شما درباره ی اخوان المسلمین منتشر شده است که شما گفته اید اخوان المسلمین از اهل سنت هستند، آیا این صحیح است؟

جواب شیخ:
من این را رد کردم، اما آنها چیزی را که علیه آنها باشد قبول نمی کنند، وگر نه من همان موقع آن را رد کردم و گفتم: من از منهج اخوان المسلمین بیزار هستم و در همان رد منهج آنها را بیان نمودم، اما آنها چیزی را که علیه آنها باشد منتشر نمی کنند.

http://archive.org/download/fatwa-alfozan-ikwan/Youtube.mp3

کلام البانی در رد اهل بدعت در شرح روایتی از سعید بن مسیب

بیهقی با سند صحیح از سعید بن مسیب روایت می کند که شخصی را دید که بعد از طلوع فجر در حال خواندن نمازهای دو رکعتی است و در آنها رکوع و سجود را طولانی می کند، سعید بن مسیب او را از این کار نهی کرد. آن شخص گفت: ای ابومحمد، آیا الله بخاطر نماز مرا عذاب می دهد؟. ایشان جواب داد:نه، اما بخاطر مخالفت با سنت تو را عذاب می دهد.

و این جواب از جواب های بدیع و عجیب سعید بن مسیب رحمه الله تعالی می باشد، و این جواب سلاحی قوی در رد مبتدع هایی است که بسیاری از بدعت ها را به اسم این که ذکر و نماز هسیتند نیک می پندارند، سپس به اهل سنت می تازند که چرا آنها را از این کار منع می کنند و اهل سنت را متهم می کنند که مخالف ذکر و نماز هستند! در حالی که اهل سنت در واقع به این دلیل به آنها ایراد می گیرند که نماز و ذکر و دیگر اعمال شان مخالف سنت است.

ارواء الغلیل فی تخریج احادیث منار السبیل ج2 ص 236

شرح البانی بر حدیث نبوی درباره ی ترک جهاد

ابوبکر صدیق می گوید که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند:
(ما ترک قوم الجهاد الا عمهم الله بالعذاب)
(هر قومی که جهاد را ترک کنند الله آنها را به عذاب گرفتار می کند).
شیخ البانی در شرح این حدیث می گوید:
می گویم: و این حدیث از نشانه های پیامبری آن حضرت صلی الله علیه و سلم می باشد و حالت کنونی مسلمین در بسیاری از کشورها بر این مسئله گواهی می دهد. حادثه ی حمله ی یهود به مسلمانان حادثه ای قدیمی نیست که در همین سال (1414) در حالی که آنها در مسجد الخلیل در فلسطین در حال سجده ی صبح جمعه ی رمضان بودند به آنها حمله شد. و راست گفته است الله تعالی که: (وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ) (هر مصيبتي به شما رسد به خاطر اعمالي است كه انجام داده ايد، و الله بسياري را نيز عفو ميكند). {شوری:30}.
از الله مسئلت دارم که یادگیری دین به شکل صحیح و عمل به آن را به مسلمانان الهام کند و آنان را عزت بدهد و بر دشمنانشان نصرت بدهد.

سلسله احادیث صحیحه شماره 2663.

کلام نفیس البانی درباره ی کسانی که خواهان بپایی دولت مسلمان هستند

کسانی که خواهان برپایی دولتی مسلمان هستند، اگر به او بگویی: آیا دوست داری همانگونه نماز بخوانی که رسول الله صلی الله علیه و سلم خوانده است؟، ممکن است در جوابت بگوید که این ها مسائل فرعی هستند، این از مسائل مهم نیست، چیزی که که الان برای ما اهمیت دارد برپایی دولتی مسلمان است، بسیار خوب، آیا می توانی همانگونه حج را به جا بیاوری که رسول الله صلی الله علیه و سلم انجام داده و در سنت های خویش به آن امر نموده است؟، هیچ جوابی نمی شنوی، هیچ جوابی جز این که: ما می خواهیم دولتی مسلمان برپا کنیم، ای جماعت (ابتدا یاد بگیریدکه) اسلام چیست؟

سلسة الهدی و النور 489
12:14

البانی:چه زمانی مسلمانان دوباره سروران دنیا می شوند



حدیث: يوشك الأمم أن تداعى عليكم كما تداعى الأكلة إلى قصعتها فقال قائل ومن قلة نحن يومئذ قال بل أنتم يومئذ كثير ولكنكم غثاء كغثاء السيل ولينزعن الله من صدور عدوكم المهابة منكم وليقذفن الله في قلوبكم الوهن فقال قائل يا رسول الله وما الوهن قال حب الدنيا وكراهية الموت

به زودی امت ها (بر علیه شما) همدیگررا دعوت می کنند همانگونه که اهل سفره همدیگر را برای غذا دعوت می کنند. شخصی گفت: آیا این اتفاق به این دلیل می افتد که عده ی ما کم است؟. فرمودند: بلکه شما در آن زمان بسیار هستید اما مانند کف روی سیل هستید( وقتی سیل می آید لایه ای سفید رنگ بر روی آن تشکیل می شود و منظور رسول الله صلی الله علیه و سلم همان کف می باشد) ، و الله تعالی ترسیدن از شما را از دل کفار برمیدارد و در قلب هایتان سستی و ضعف را قرار می دهد، شخصی گفت: سستی و ضعف چیست؟، فرمودند: دوست داشتن دنیا و کراهت و ناخوشایند دانستن مرگ.

شیخ البانی رحمه الله در شرح این حدیث می گوید:
هدف حدیث این است که مسلمانان را از استمرار در "دوست داشتن دنیا و کراهت و ناخوشایند دانستند مرگ" برحذر دارد، و چه هدف بزرگی است. اگر مسلمانان آن را درک می کردند و بر مقتضای آن عمل می کردند سروران دنیا می شدند، و پرچم کفار در سرزمین هایشان برافراشته نمی شد.

مجلة التمدن الإسلامي (24 / 421 – 426)

امام البانی: بی توجهی مسلمانان امروزی به هدف آفرینش



با همه ی دستورات شرعی و ضمات هایی که الله داده است که انسان چه بخواهد و چه نخواهد به رزقش می رسد، با این حال ما آنچنان برای این رزق تلاش می کنیم که حتی نمی پرسیم: حلال است یا حرام؟. در حالی که هدف آفرینش ما آن است که: پروردگارمان را عبادت کنیم، و ما این را کاملا فراموش کرده ایم. با مسلمانانی مواجه می شوی که مانند کفار شب و روز برای بدست آوردن آن چیزی که ضمانت شده است تلاش میکنند، اما نسبت به آن چیزی که بخاطر آن خلق شده اند- یعنی عبادت الله تعالی- سستی می کنند.

سلسلة الهدی و النور شماره 4

تکفیر خمینی توسط امام محدث البانی


بشار عواد از امام محمد ناصرالدین البانی درباره ی خمینی سوالاتی می پرسد و شیخ به آن جواب می دهد. بشار عواد پنج سخن از خمینی نقل می کند و حکم شیخ را در مورد این سخنان می پرسد. این سخنان به ترتیب اینگونه هستند:
سخن اول: سخن خمینی در کتاب حکومت اسلامی صفحه ی 52: یکی از ضروریات مذهب ما این است که امامان ما دارای مقامی هستند که فرشته ی مقرب الهی و پیامبر مرسل به آن نمی رسد.
سخن دوم: در مورد مهدی منتظر سخن می گوید و می گوید همه ی انبیا حتی پیامبر صلی الله علیه و سلم برای برپایی ستون های عدالت در تمام دنیا و تمام مراتب انسانی آن و از بین بردن انحرافات موفق نشدند.
سخن سوم: در رادیوی ایران به مناسبت روز زن سخن گفته و در آن گفته است که به مدت 75 روز بعد از وفات پیامبر بر فاطمه وحی می شده است.
سخن چهارم: در کتابش کشف الاسرار دو فصل قرار داده است که یک فصل در کفر ابوبکر صدیق رضی الله عنه است و دیگری در کفر عمر فاروق رضی الله عنه ص 114.
سخن پنجم: اقرار خمینی بر دعای صنمی قریش که یکی از دعاهای شیعه بر علیه ابوبکر و عمر است و آنها این دعا را برای نزدیکی به الله عز و جل می خوانند.


فتوای شیخ






بسم الله الرحمن الرحیم

بر پنج سخنی که از کتب روح الله خمینی نقل کردی و از من خواستی که حکمم را در مورد آن و گوینده ی آن بگویم اطلاع یافتم. می گویم و از الله کمک می خواهم: هر یک از این سخنان پنج گانه به تنهایی کفر واضح و شرک صریح است به دلیل مخالفت آن با قرآن و سنت پاک و اجماع امت و ضروریات دین. بنابراین هر کسی که آن را بگوید و به آن معتقد باشد و اگر چه به بخشی از آن معتقد باشد مشرک و کافر است اگر چه نماز بخواند و روزه بگیرد و گمان کند که مسلمان است. و الله سبحانه و تعالی در کتابش که از هر زیادی و کمی محفوظ است می فرماید: (وَمَن يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءتْ مَصِيرًا) (و هر كس پس از آنكه راه هدايت براى او آشكار شد با پيامبر به مخالفت برخيزد و [راهى] غير راه مؤمنان در پيش گيرد وى را بدانچه روى خود را بدان سو كرده واگذاريم و به دوزخش كشانيم و چه بازگشتگاه بدى است).
و به این مناسبت می گویم: تعجب من پایانی ندارد از کسانی که ادعا می کنند که از اهل سنت و جماعت هستند و با پیروان خمینی در دعوت برای برپایی دولت شان و تسلط آن در سرزمین مسلمانان همکاری می کنند، این افراد نسبت به کفر و گمراهی و فساد آنها در زمین یا جاهلند یا خود را به جهالت زده اند. اگر عذر آنها این است که نسبت به عقاید آنها جاهل هستند و گمان می کنند که اختلاف میان ما و آنها اختلاف در فروع است و در اصول نیست، اکنون که آنها کتاب حکومت اسلامی را نشر داده اند و آن را چندین بار تجدید چاپ کرده اند و در عالم اسلامی منتشر کرده اند و در آن کفریاتی هست که برخی از آنها در سوال اول مطرح شده بود که برای آگاهی جاهل و بیداری غافل کافی است اکنون عذرشان چیست؟. با آن که این کتاب، کتابی دعوت کننده به حزب خود و سیاسی است و در امثال این کتب معمولا عقائدی که نزد دعوت شدگان کفر واضح است در آن ذکر نمی شود و با آن که شیعه به تقیه عمل می کنند که به آنها اجازه می دهد که چیزهایی بگویند و یا بنویسند که به آن معتقد نیستند چنانکه الله عز و جل در مورد برخی از گذشتگان آنها گفته است: ( يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِم مَّا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ ) (چيزى را كه در دلهايشان نيست بر زبان خويش مىرانند)، حتی من در کتب یکی از معاصرین اینها خواندم که در مورد اعمال حرام در نماز سخن می گوید و گفته است: {دست بستن (در نماز حرام است) مگر آن که برای تقیه ببندد}، یعنی قرار دادن دست راست بر دست چپ در نماز.
با همه ی اینها در کتاب خودشان کلمه ی کفر گفتند که مصداق سخن الله تعالی می باشد: ( وَاللّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ ) (خداوند آشكاركننده چيزى است كه پنهان مى ساختيد) ، ( وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ ) ( و آنچه دلهایشان پنهان می دارد بزرگتر است) .
و در انتها همه ی مسلمانان را با کلام رب العالمین تحذیر می کنم:
( يا أيها الذين آمنوا لا تتخذوا بطانة من دونكم لا يألونكم خبالاً ودوا ماعنتم قد بدت البغضاء في أفواههم وما تخفي صدورهم أكبر قد بينا لكم الآيات إن كنتم تعقلون )
(اى كسانى كه ايمان آورده ايد از غير خودتان [دوست و] همراز مگيريد [آنان] از هيچ نابكارى در حق شما كوتاهى نمى ورزند آرزو دارند كه در رنج بيفتيد دشمنى از لحن و سخنشان آشكار است و آنچه سينه هايشان نهان مىدارد بزرگتر است در حقيقت ما نشانه ها[ى دشمنى آنان] را براى شما بيان كرديم اگر تعقل كنيد) .

وسبحانك اللهم وبحمدك ، أشهد أن لا إله إلا أنت ، أستغفرك وأتوب إليك.

كتبه : محمد ناصر الدين الألباني،أبو عبدالرحمن،

عَمان 26 / 12 / 1407

سخن شیخ البانی درباره ی مستلزمات جهاد

جهاد مستلزم دو چیز است:
1- آمادگی معنوی
2- آمادگی مادی
اما آمادگی معنوی آن است که ما مسلمانان حقیقی باشیم تا مستحق یاری الله باشیم چنانکه الله تعالی می فرماید: {إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ} {اگر الله را یاری کنید شما را یاری می کند}.
و اما آمادگی مادی که مشخص است، و مسلمانان کنونی آمادگی مادی ندارند، چون همه ی اسلحه های آنها از خارج و با قیمت های گزاف می آید.

سلسلة الهدی و النور نوار شماره ی 3

آیا بدون کمک سنت می توان قرآن را فهمید- شیخ البانی



برخی آیات در قرآن هستند که برای مسلمان ممکن نیست که آنها را بفهمد مگر آن که نسبت به سنت - که قرآن را شرح و توضیح می دهد - آگاه باشد. چنانکه الله عز و جل می فرماید: { وأنزلنا إليك الذكر لتبين للناس ما نُزِّلَ إليهم } { و این قرآن را به سوی تو نازل کردیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنها نازل می شود تبیین کنی}.
مثلا آیه ی : { والسارق والسارقة فاقطعوا أيديهما } {دست سارق مرد و سارق زن را قطع کنید} اکنون سیبویه (یکی از علمای بزرگ لغت عربی) امروزی در لغت عربی را بیاورید تا برای ما این آیه ی کریمه را تفسیر کند. {سارق} چه کسی است؟. با کمک لغت نمی توانی سارق را مشخص کنی، {دست} منظور از دست کدام قسمت دست است؟. سیبویه آخرالزمان نمی تواند جواب این دو سوال را بدهد. سارقی که مستحق قطع شدن دست است چه کسی است؟. کدام بخش از دست سارق باید قطع کرده شود؟. بر اساس لغت اگر کسی یک تخم مرغ هم بدزدد سارق است، و دست از اینجا یا اینجا (شیخ بخش هایی از دستش را نشان می دهد) یا هر مکانی بریده شود دست است. اما جواب در آیه ای است که بیان شد: { وأنزلنا إليك الذكر لتبين للناس ما نُزِّلَ إليهم } { و این قرآن را به سوی تو نازل کردیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنها نازل می شود تبیین کنی}.
جواب در {تبیین} است. بنابراین رسول الله قرآن را شرح و توضیح داده است و در مورد این آیه و آیات دیگر که تعدادشان زیاد است شرح داده است.

سلسة الهدی و النور نوار شماره 1

بيماری و درمان امت در کلام شیخ البانی



و هنگامی که امروز ما مسلمانان را از مخالفت با سید پیامبران و انجام بدعت هایی که ممالک اسلامی را فراگرفته است بر حذر می داریم، به ما می گویند: میان مسلمین تفرقه می اندازید. در حقیقت این عده خواهان آن هستند که ذلت مسلمانان را به شیوه ای غیر از شیوه ی سید مرسلین درمان کنند، همان پیامبری که بیماری و درمان را در حدیث عینة برای ما بیان کرده است: {هنگامی که تجارت عینة (نوعی از تجارت نامشروع) را انجام دادید}، این بیماری است، {و دم گاو را گرفتید (به دنیا دل بستید)}، این بیماری است، {و بر کشاورزی راضی شدید} این بیماری است {و جهاد در راه الله را ترک کردید}، این بیماری است، و جزایشان این است که: {الله ذلت را بر شما مسلط می کند}.
درمان: {این ذلت از شما برداشته نمی شود تا زمانی که به دین تان رجوع کنید}. معنای رجوع به دین مسئله ای بسیار بزرگی است که این حزبی ها یا مذهبی ها یا صوفی ها یا دیگران از آن غافل هستند. رجوع به دین از علمای مسلمان دو امر بسیار بزرگ می طلبد.
اول آن که: اسلام را به شکل صحیح فرابگیرند، چون میان ما و میان دینی که الله تعالی بر قلب محمد علیه الصلاة و السلام نازل کرده چهارده قرن گذشته است و در آن چیزهایی وارد شده که از آن نبوده است. چه در عقائد چه در احکام و فقه یا در روش باشد، در همه ی اینها چیزهایی وارد شده که در عهد نخست مشروع نبوده است. پس بر علما لازم است که غربال بردارند و این اسلام را از آنچه که به آن وارد شده تصفیه و پاکسازی کنند. چنانکه به یکی از علمای حدیث گفته شد که هنگامی که می خواستند فلان زندیق را بکشند و مرگ را جلوی خود دید تصمیم گرفت که کینه ی قلبش را آشکار کند گفت: من نمی میرم مگر آن که بر پیامبرتان 5 هزار حدیث دروغ نسبت دادم. این عالم محدث می گوید: دشمن الله دروغ گفت، چطور این ممکن است در حالی که فلانی و فلانی از محدثین غربال ها را برداشته اند و این احادیث را تصفیه و پاکسازی می کنند، این دروغ ها را از احادیث صحیح جدا می کنند.
بر علمای مسلمان این زمان همین گونه لازم است که اسلام را از همه ی جوانبی که اشاره کردم -عقیده و احکام و سلوک و اخلاق و مانند آنها- غربال کنند، من این مسئله ی اول را پاکسازی اسلام می نامم، بنابراین باید پاکسازی صورت بگیرد.
مسئله ی دوم: تربیت مسلمانان بر اساس این اسلام پاکسازی شده می باشد، این اسلام تصفیه شده کجاست؟. آیا نزد این گروه هایی است که در مقابل دعوت حق ایستاده اند بلکه حتی گمان می کنند این دعوت باعث تفرقه می شود؟.

سلسلة الهدی و النور نوار شماره ی 543

البانی: سربلندی امت چگونه باز می گردد

برای آن که سربلندی امت بازگردد و دولتش برپا شود راهی نیست مگر آن که با این دو کلمه شروع کنند: تصفیة و تربیه (پاکسازی دین و تربیت بر اساس دین پاکسازی شده)، برخلاف بسیاری از جماعت هایی که با دخالت دادن خودشان در حکومت به گمان خودشان می خواهند دولتی مسلمان برپا کنند، چه به شیوه ی مسالمت آمیز که به آن انتخابات می گویند یا به شیوه ای خونین مانند انقلاب های نظامی و تظاهرات خونین و مانند آن.
می گوئیم: این راه برپایی دولت اسلام بر سرزمین اسلام نیست، بلکه راه همان راهی است که رسول الله صلی الله علیه و سلم سیزده سال در مکه به آن دعوت نمود، سپس دعوت را در مدینه به اتمام رساند و در آنجا شروع کرد، بعد از آن که پیروان راستینش مجزا شدند و افرادی به او ایمان آوردند که در راه الله از سرزنش ملامت کنندگان باکی نداشتند، در این هنگام شروع به قرار دادن پایه های دولت اسلامی نمود.
و به قول معروف: تاریخ تکرار می شود. هیچ راه دیگری (برای برپایی دولت اسلامی) وجود ندارد و من بر این سخنم یقین دارم و تجربه ی حقیقی دلالت بر آن دارد که هیچ راهی برای محقق شدن یک نهضت اسلامی صحیح و از ورای آن برپایی دولت اسلامی وجود ندارد مگر آن که این دو هدف محقق شود: تصفیه: که کنایه از علم صحیح می باشد و تربیت آن است که: انسان بر این علم صحیح که بر اساس کتاب و سنت می باشد تربیت شود.

سلسلة الهدی و النور نوار 188 دقیقه 33:58 به بعد.

کلام نفیس شیخ البانی درباره ی ذلت حاکم بر مسلمین امروز

اکثر مسلمانان امروزی عادت دارند که به خاطر ذلت و پستی ای که بر همه ی مسلمانان آمده است ، همه ی نکوهش ها را متوجه حکام کنند ، همه ی نکوهش ها را متوجه حکام شان می کنند که دین شان را نصرت نمی کنند . حکام نیز متأسفانه اینگونه هستند ، دین شان را نصرت نمی کنند ، مسلمانان ذلیل شده را در مقابل بزرگان کفار از یهود و مسیحیت و دیگران نصرت نمی کنند . عُرفی که در میان مسلمانان موجود می باشد اینگونه است که همه ی نکوهش ها متوجه حکام می باشد ، با این حال انگار هیچ کدام از این نکوهش هایی که بر حکام می کنند شامل مردم عادی نمی شود . و در حقیقت این نکوهش متوجه همه ی امت می باشد ، حاکمان و مردم عادی.

سلسلة الهدی و النور نوار شماره ی 760

بیماری امت اسلامی از زبان البانی به سوال کننده ی یمنی


من یمنی نیستم و به یمن نرفته ام، اما می دانم که بیماری امت اسلامی در همه ی کشورهای اسلامی یک چیز است و آن این است که از نظر "اسلوب علمی" و "شناخت خطا از صواب" و "شناخت عقیده ی صحیح از عقیده ی باطل" از منهج سلف صالح دور هستند و همچنین بسیاری از آنها اعمال صالح انجام می دهند اما هدفشان رضایت الله تعالی نیست، بیماری در کشورهای اسلامی یک چیز است و فرقی میان اینجا و اردن و سوریه و الجزائر و تونس و لیبی و مغرب و همه ی کشورهای شرقی نیست، بیماری یک چیز است و آن این که از اقتدای به کتاب الله و سنت رسول الله و شیوه ی سلف صالح دور هستند.

نقل از نوار "إعلام القاصي والداني بانتقاضات الزنداني" با تصرف

سخنان شیخ صالح فوزان درباره ی اهل برمه

شیخ بزرگوار، از شما می خواهیم که درباره ی کشتار مسلمین برمه توسط بودایی ها سخن بگوئید که در امتداد کشتار مسلمین در دهه های قبل در این کشور می باشد و با توجه به این که رسانه ها در این مورد هیچ اطلاع رسانی ای انجام نمی دهند.

شیخ صالح فوزان: این مسئله مخصوص اهل برمه نیست، در عصر حاضر مسلمین در بسیاری از کشورهای اسلامی مورد اهانت قرار می گیرند، دولت های کافر اکنون بر مسلمین تسلط یافته اند و نمی خواهند که آنها دولتی داشته باشند و تا جایی که می توانند تلاش می کنند که اثری از اسلام نماند، شما از آنچه که با مسلمین انجام می دهند با خبر هستید، اسم این را دموکراسی می گذارند، می خواهند مذهب خود و احکام کفری خودشان را بر ما لازمی و فرض کنند، می خواهند حکم کفری شان را بر ما لازمی قرار دهند و اسم آن را دموکراسی و سکولاریسم گذاشته اند. اما الله جز این نمی خواهد که نور خود را کامل کند. بر ما لازم است که دعا کنیم و برای برادرانمان در همه جا به سوی الله دست بلند کنیم و دعا کنیم که الله آنها را نصرت دهد و از دشمن شان نجات شان بدهد، بر ما لازم است که دعا کنیم، اکنون چیز دیگری جز دعا در اختیار نداریم و هر کسی که قدرتش بیش از این است بر او لازم است که به اندازه ای که می تواند بذل کند.

9 شعبان 1433

کلامی نفیس از شیخ الاسلام ابن تیمیه

شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمة الله علیه می گوید:
یکی از سلف صالح گفته است: من در حالی روزم را آغاز می کنم که در میان دو چیز قرار دارم، یکی نعمتی است که الله برای من نازل کرده و دیگری گناهی است که باعث بالا رفتن من به سوی الله می شود، بنابراین می خواهم برای نعمت شکر بگویم و برای گناه استغفار. هر کسی که از امر و نهی و وعده و وعید رویگردان شود و به سوی قضا و قدر چشم داشته باشد گمراه شده است و هر کسی که خواهان امر و نهی باشد اما از قضا و قدر رویگردان شود او نیز گمراه شده است، بلکه مومن آنگونه است که الله تعالی می فرماید: { إيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ } {فقط تو را عبادت می کنیم و فقط از تو یاری می جوئیم} پس او را عبادت می کنیم چون پیروی از دستور الله است و از او یاری می جوئیم به دلیل ایمان مان به قضا و قدر.

سخن شیخ محمد امان جامی درباره ی علمایی که احیانا مرتکب تاویل صفات شده اند

 سخن شیخ محمد امان جامی درباره ی علمایی که احیانا مرتکب تاویل صفات شده اند:
 ابن عربی (مالکی نه ابن عربی صوفی) و ابن حجر عسقلانی و امام نووی و مانند آنها، هنگامی که گفته شود آنها اهل سنت هستند سخن صحیحی است، هیچ مانعی ندارد که شخص از اهل سنت و جماعت باشد و احیانا مرتکب تاویل صفات شود چون آنها با اجتهاد تاویل کرده اند، آنها برای خدمت سنت و خدمت دین تلاشی کرده اند که بسیاری از مردم آن تلاش را نکرده اند، به همین دلیل امام ابن تیمیه کسی که از آگاه ترین افراد به حال اشخاص است در مورد اینچنین علمایی که تلاش خود را برای خدمت به اسلام صرف کرده اند و برای شناخت حق تلاش کرده اند اما عاجز شده و مرتکب تاویل صفات شده اند برایشان عذر می آورد و از الله امید دارد که خدمت آنها و نیت صالح آنها را بپذیرد ، شاهد آنجا است که ما نمی توانیم با این تاویلات به ابن عربی و ابن حجر عسقلانی با این تاویلات اشعری بگوئیم.
  نوار شماره ی ده در شرخ قواعد المثلی از برنامه ی اهل حدیث.

نظر شیخ البانی در مورد چرخش زمین و کرویت آن

شیخ البانی در نوار شماره ی 497 از سلسلة الهدی و النور می گوید:

در حقیقت ما شکی نداریم که قضیه ی چرخش زمین حقیقتی علمی است که در آن جای جدل کردن نیست. زمانی که ما معتقدیم وظیفه ی شرع به صورت عام و مخصوصا قرآن این نیست که درباره ی کیهانشناسی و جزئیات کیهان شناسی سخن بگوید بلکه اینها شامل کلام رسول الله می شوند که در صحیح مسلم آمده است و راوی آن انس بن مالک است در قصه ی بارور کردن درخت نخل زمانی که به آنها گفت: این گمانی بود که آن را گمان کردم، هر گاه شما را به چیزی از امور دین تان دستور دادم تا جایی که می توانید آن را انجام بدهید و اگر به چیزی از امور دنیای تان دستور دادم، شما به امور دنیای خودتان آگاه تر هستید.
پس لازم نیست که پیامبر از این مسائل سخن بگوید، و اگر در حدیثی سخن گفته و یا پروردگارمان عز و جل در کتابش بیان نموده نشانه و یا معجزه و یا مانند آن است.
به این ترتیب می توانیم بگوئیم که در کتاب و سنت چیزی یافت نمی شود که با این حقیقت علمی امروزی که می گوید زمین کروی است و به قدرت الله عز و جل در این فضای واسح می چرخد منافات داشته باشد.

نظر حسن البنا در مورد یهود و رد علمای اهل سنت بر این سخن

نظر حسن البنا را در مورد یهودیان ببینید. مطلب مذکور از کتاب "حسن البنا مواقف في الدعوة والتربية" نوشته ی "عباس السیسی" اخذ شده است. نویسنده ی کتاب اخوانی است.

















می گویم: دشمنی ما با یهود دینی نیست چون قرآن دعوت به دوستی و مصادقت با آنها داده است و اسلام قبل از آن که شریعتی قومی باشد شریعتی انسانی است و آنها را ستایش کرده است و میان ما و آنها اتفاق قرار داده است: (و با اهل كتاب جز به روشی كه نيكوتر است مجادله نكنيد) [العنكبوت: 46].
و هنگامی که قرآن می خواهد را مطرح کند آن را از نظرگاه اقتصادس و قانونی مطرح می کند و الله تعالی که راستگوترین گویندگان است می گوید: {پس به خاطر ظلمی که از یهودیان سر زد و به دلیل آن که بسیاری از مردم را از راه الله بازداشتند چیزهای پاکی را که برای شان حلال شده بود برای آنها حرام کردیم} [النساء: 160-161].

منبع متن کتاب:
http://www.daawa-info.net/books1.php?id=5966&bn=222&page=34



از شیخ ابن باز در مورد کسی که می گوید: (دشمنی ما با یهود دینی نیست چون قرآن دعوت به دوستی و مصادقت با آنها داده است) پرسیده شده
ایشان در جواب می گوید: این سخنی خبیث است، یهود از دشمن ترین کفار با مومنان هستند چنانکه الله تعالی می فرماید: (دشمن ترین مردم نسبت به مومنان را یهود و مشرکین خواهی یافت) سوره مائده آیه 82
پس یهودیان و بت پرستان از شدیدترین دشمنان مومنان هستند و این سخن سخنی اشتباه، ظالمانه، زشت و منکر است.
(العواصم والأجوبة السلفيةص 48 والردود الجلية نوشته ی يافعی)

همین سوال از شیخ صالح فوزان شده است و ایشان در جواب می گوید:

در این سخن خلط و گمراهی وجود دارد، یهود کافر هستند و الله تعالی آنها را تکفیر کرده و لعنتشان کرده است و رسول الله صلی الله علیه و سلم آنها را تکفیر کرده و لعنت شان کرده است. الله تعالی می فرماید:
(آن عده ای از بنی اسرائیل که کافر شدند لعنت شدند). مائده:78
و آن حضرت صلی الله علیه و سلم می فرماید: (لعنت الله بر یهود و نصاری) بخاری 425 و مسلم 31
و الله تعالی می فرماید: ( کسانی از اهل کتاب که کافر شدند و مشرکان در آتش جهنم هستند، در آن همیشه جاویدان هستند، آنها بدترین آفریدگان هستند) بینة:6
و الله تعالی می فرماید: (ای کسانی که ایمان آورده اید یهود و نصاری را دوستان خود مگیرید، برخی از آنها دوست برخی دیگر هستند) مائده:51
پس دشمنی ما با آنها دینی است و برای ما جایز نیست که با آنها دوستی و محبت داشته باشیم چون قرآن ما را از این نهی کرده است چنانکه در آیه ای که ذکر شد آمده است.
(الأجوبة المفيدة عن أسئلة المناهج الجديدة" (ص 22-23).

سخنی گهربار از شیخ صالح فوزان درباره ی رد بر اهل بدعت

شیخ صالح فوزان در تعلیقش بر شرح السنة امام بربهاری می گوید:
بسیاری از مردم می گویند که رد کنندگان بر اهل بدعت سبب تفرقه هستند.
بله. تفرقه میان حقو باطل، این صحیح است. ما میان حق و باطل و اهل حق و اهل باطل جدایی می اندازیم و رد می کنیم. و این برای تفرقه نیست بلکه برای آن است که مردم بر حق جمع شوند چون باقی ماندن مردم بر گمراهی و بر سخنان باطل سبب تفرقه ی میان مسلمین است.
اما بیان نمودن حق برای آن که بر حق جمع شوند دعوت به اجتماع و اتحاد است و دعوت به تفرقه نیست.
دعوت به تفرقه آن است که گفته شود بر اهل باطل رد نشود، این سبب تفرقه است.

دقت نظر شیخ ابن عثیمین در جوابگویی به سوال


سوال: این که یک زن تعدد زوجات را ناپسند بداند حکمش چیست، با این که من در بعضی از کتب خوانده ام که ناپسند دانستن حکمی از احکام شریعت باعث کفر می شود

جواب شیخ : غیرت داشت زن بر شوهرش امری فطری است و ممکن نیست که به زن گفته شود بر شوهرت غیرت نداشته باش، و اگر انسان یک مسئله ی مشروع را ناپسند بداند به اوضرری نمی رساند تا زمانی که مشروع بودن آن را ناپسند نداند. الله تعالی می فرماید: (كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ) بر شما جنگ واجب شده است در حالی که برایتان ناپسند است و چه بسا چیزی را ناپسند بدارید و آن برای شما بهتر باشد و چه بسا چیزی را دوست بدارید در حالی که به زیان شما باشد).
و زنی که غیرت دارد این را ناپسند نمی دارد که الله برای شوهرش ازدواج با بیش از یک زن را مباح قرار داده بلکه این را ناپسند می دارد که شوهرش با شخص دیگری باشد و میان این دو مسئله فرقی واضح است.

رای شیخ صالح فوزان درباره ی اخوان

چند مدت قبل شیخ صالح فوزان در یکی از سخنرانی های خودش اخوان المسلمین را جزو اهل سنت می داند. اتباع اخوان همین بخش ضبط شده از کلام شیخ فوزان را دستاویز قرار داده و گفتند که شیخ فوزان اخوان المسلمین را از اهل سنت دانسته است. شیخ صالح فوزان در پیام متنی خود اعلام می دارد که کلام ضبط شده سبقت لسان بوده است و بر موضع قبلی اش می باشد. لازم به ذکر است موضع قبلی ایشان این بوده که اخوانی ها از اهل سنت نیستند.














الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی نبینا محمد و علی آله و صحبه
رای من در مورد اخوان المسلمین آن است که آنها حزبی هستد، و خواهان رسیدن به حکومت هستند و برای دعوت به تصحیح عقیده اهتمام ندارند و در میان اتباع خود میان سنی و بدعتی فرق قائل نمی شوند. و آن چه که در کلام شفاهی ام که ضبط شده آمده است، سبقت لسان بوده و رای مرا در مورد آنها تغییر نمی دهد.

سخن شیخ محمد امان جامی در مورد مناقب علی رضی الله عنه

روافض مدعی هستند که اهل سنت با علی بن ابی طالب رضی الله عنه دشمن هستند و مناقبش را روایت نمی کنند. سخنرانی زیر بخشی از سخنرانی محمد امان جامی رحمه الله می باشد که در آن می گوید: اهل علم اتفاق نظر دارند که در میان خلفا علی رضی الله عنه بیشترین مناقب را دارا است.

اگر واقعا اهل سنت با علی دشمنی دارند پس چرا مناقبش را روایت کرده اند. بلکه آنقدر منقبت از وی روایت کرده اند که حتی از ابوبکر و عمر و عثمان هم روایت نکرده اند. اما علمای رافضه برای آن که عوام شیعه را دور و بر خودشان نگه دارند و آنها را از شنیدن سخنان اهل سنت بازبدارند متوسل به دروغ های مختلفی می شوند که یکی از این دروغ ها این است که اهل سنت با علی دشمنی دارند و مناقبش را روایت نمی کنند.

http://www.youtube.com/watch?v=NukiLy1Lp-U&feature=share

Tuesday, July 3, 2012

آیا جهاد با نفس از جهاد در راه الله بالاتر است؟

آیا جهاد با نفس از جهاد در راه الله بالاتر است؟

و اما حدیثی که برخی از آنها روایت می کنند که رسول الله صلی الله علیه و سلم در غزوه تبوک گفته است: " از جهاد اصغر به سوی جهاد اکبر بازگشتیم" هیچ اصلی ندارد و هیچ یک از آگاهان به سخنان و اعمال پیامبر صلی الله علیه و سلم آن را روایت نکرده اند و جهاد با کفار از برترین اعمال است، الله تعالی می فرماید: {لاَّ يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُوْلِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلًا وَعَدَ اللّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا دَرَجَاتٍ مِّنْهُ وَمَغْفِرَةً وَرَحْمَةً وَكَانَ اللّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا } {افراد با ايماني كه بدون بيماري و ناراحتي از جهاد باز نشستند يا مجاهداني كه در راه خدا با مال و جان خود جهاد كردند يكسان نيستند، خداوند مجاهداني را كه با مال و جان خود جهاد نمودند بر قاعدان برتري بخشيده و به هر يك از اين دو دسته (به نسبت اعمال نيكشان) خداوند وعده پاداش نيك داده و مجاهدان را بر قاعدان برتري و پاداش ‍ عظيمي بخشيده است اين درجات و آمرزش و رحمت از سوى اوست و خداوند آمرزگار مهربان است}[ النساء : 95، 96 ]
و می فرماید: {أَجَعَلْتُمْ سِقَأيةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ يَسْتَوُونَ عِندَ اللّهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللّهِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُم بِرَحْمَةٍ مِّنْهُ وَرِضْوَانٍ وَجَنَّاتٍ لَّهُمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُّقِيمٌ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا إِنَّ اللّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ } {آيا سيراب كردن حجاج و آباد ساختن مسجد الحرام را همانند (عمل) كسي قرار داديد كه ايمان به خدا و روز قيامت آورده و در راه او جهاد كرده است، (اين هر دو) هرگز نزد خدا مساوي نيستند، و خداوند گروه ظالمان را هدايت نميكند. آنها كه ايمان آوردند و هجرت كردند و با اموال و جانهايشان در راه خدا جهاد نمودند مقامشان نزد خدا برتر است و آنها به موهبت عظيم رسيده اند. پروردگار، آنها را به رحمتي از ناحيه خويش و خشنودي و باغهاي بهشتي كه در آن نعمتهاي جاودانه دارند بشارت ميدهد.همواره و تا ابد در اين باغها (و در لابلاي اين نعمتها) خواهند بود زيرا نزد خداوند پاداش غظيم است. [ التوبة : 19-22 ] .
و در صحیح مسلم و دیگر کتب از نعمان بن بشیر روایت است که گفت: پیش پیامبر صلی الله علیه و سلم بودم که شخصی گفت: بعد از اسلام آوردن باکی ندارم هیچ عملی انجام دهم جز آب دادن به حاجیان. شخصی دیگر گفت: بعد از اسلام آوردن باکی ندارم هیچ عملی انجام دهم جز آن که مسجد الحرام را تعمیر کنم و علی بن ابی طالب گفت: جهاد در راه الله از آن چه که ذکر کردید برتر است. عمر گفت: صداهایتان را کنار منبر رسول الله صلی الله علیه و سلم بالا نبرید، هنگامی که نماز خوانده شد از وی می پرسم، هنگامی که از وی پرسید این آیه نازل شد.
و در صحیحین از عبدالله بن مسعود روایت است که گفت: گفتم: ای رسول الله! کدام یک از اعمال نزد الله تعالی برتر است؟. فرمودند: نماز در وقت خودش، گفتم: بعد از آن؟، فرمودند: نیکی به والدین، گفتم: بعد از آن؟، فرمودند: جهاد در راه الله. و در صحیحین از آن حضرت روایت است که از ایشان پرسیده شد: کدام یک از اعمال برتر است؟، فرمودند: ایمان به الله و جهاد در راه او، گفته شد: بعد از آن؟، فرمودند: حج قبول شده.
و در صحیحین آمده است که شخصی به رسول الله صلی الله علیه و سلم گفت: ای رسول الله مرا به عملی خبر بده که با جهاد در راه الله برابری کند. فرمودند:" نمی توانی، یا طاقتش را نداری"، گفت: مرا به آن خبر بده، فرمودند:" آیا می توانی همزمان با خروج مجاهد در راه الله روزه بگیری و روزه ات را افطار نکنی و به نماز بایستی و در میان آن توقف نکنی؟".
و در سنن آمده است که هنگامی که رسول الله صلی الله علیه و سلم معاذ را به سوی یمن می فرستاد فرمودند: راس امور اسلام است و ستون آن نماز است و نقطه ی اوج آن جهاد در راه الله است.

نقل از مجموع الفتاوی ابن تیمیه ج 11 ص 197 به بعد با مقداری اختصار.

تواضع ابن مسعود


ابو مسلم خولانی که از تابعین است می گوید که وارد عراق شدم و در جلسه ای نشستم که ابن مسعود نیز در آن جلسه بود. درباره ی ایمان سخن گفته شد، من گفتم: من مومن هستم. ابن مسعود گفت: آیا شهادت می دهی که در جنت هستی؟. گفتم: از آنچه که در شب و روز اتفاق می افتد باخبر نیستم. ابن مسعود گفت: اگر شهادت بدهی که مومن هستی، شهادت داده ای که در جنت هستی. ابومسلم می گوید: گفتم: ای ابن مسعود! مگر نمی دانی که مردم در زمان رسول الله صلی الله علیه و سلم سه گروه بودند: کسانی که در ظاهر و باطن مومن بودند، کسانی که در ظاهر و باطن کافر بودند، کسانی که در ظاهر مومن بودند و در باطن کافر بودند؟. گفت: بله. گفتم: پس تو از کدام گروه بودی؟. گفت: من در ظاهر و باطن مومن بودم. ابومسلم گفت: الله تعالی اینچنین نازل نموده است: (هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنكُمْ كَافِرٌ وَمِنكُم مُّؤْمِنٌ) (اوست آن كس كه شما را آفريد برخى از شما كافرند و برخى مؤمن ) {تغابن:2}.
تو از کدام گروه هستی؟. گفت: من مومن هستم.
گفتم: سلام الله بر معاذ باد. گفت: چرا اسم او را ذکر کردی؟.
گفتم: او می گفت: "از لغزش "حکیم بترسید.
و این لغزشی از سوی تو بود ای ابن مسعود. گفت: استغفرالله.

مسند الشامیین ص 289

الله ابوهیثم را مغفرت کند!



عبدالله بن احمد بن حنبل می گوید: بسیاری از اوقات می شنیدم که پدرم می گفت: الله ابو هیثم را مغفرت کند، الله ابوهیثم را ببخشد.
گفتم: پدرم!، ابوهیثم کیست؟. گفت او را نمی شناسی؟
گفتم: نه
گفت: ابوهیثم حداد. روزی که برای شلاق خوردن مرا می بردند و دست هایم برای شکنجه شدن بسته شده بود شخصی لباسم را از پشت کشید و به من گفت: مرا می شناسی؟، گفتم: نه، گفت: من ابوهیثم عیار هستم، سارق و جیب بر، در دیوان امیرالمومنین اسم من نوشته شده است که 18 هزار ضربه شلاق در زمان های مختلف خورده ام، من به خاطر دنیا بر اطاعت از شیطان ضبر کردم، پس تو بخاطر دین بر اطاعت از رحمان (جل و علا) صبر کن.

تهذیب الکمال ج 1 ص 461

سخن شیخ محمد امان جامی درباره ی اخوان المسلمین

محمد امان جامی در وصف اخوان المسلمین: این قوم عاشق رهبری و عاشق صندلی ها هستند و دعوتگران به سوی حق نیستند.

اسلام نزد این ها وسیله است و هدف نیست، حقیقت این قوم این است و به همین خاطر بپا می خیزند و در اکثر کشورها با کمونیست ها و مارکسیست ها و سکولارها و بعثی ها و فمنیست ها همکاری می کنند تا به این هدفشان برسند، و با تظاهرات فمنیست ها در بسیاری از کشورها همراه می شوند تا به حکومت شان برسند یا به صندلی های (پارلمان) نزدیک شوند و پس از همکاری با بعثی ها و سکولارها به صندلی های بسیاری در بسیاری از کشورها دست یافته اند در حالی که قبلا اینها را تکفیر می کردند. (این را گفتم) تا بدانید که این قوم عاشق رهبری و عاشق صندلی ها هستند و دعوتگران به سوی حق نیستند.

نوار پنجم از "توجیهات بعد العشاء" محمد امان جامی رحمة الله علیه

دفاع امام البانی از شیخ ربیع بن هادی مدخلی

امام البانی رحمه الله در نوار شماره 38 از نوارهای "رحلة النور" هنگامی که درباره ی ردودی که بر غزالی مصری نوشته شده سخن می گوید، اینچنین می گوید:
پس باید برای رد کردن این شخص اقدام کرد و از میان کسانی که اقدام به این کار نموده اند برادرمان دکتر ربیع بن هادی استاد مدرس ماده ی حدیث در دانشگاه (مدینه) می باشد و ممکن است شما رد او را دیده باشید، این شخص نسبت به دیگران به علم حدیث آگاه تر است.

سخن امام احمد درباره ی خوارج

امام احمد رحمه الله می فرماید: و اما خوارج اهل سنت را مرجئه می نامند و خوارج در این سخن شان دروغ گفته اند بلکه آنها مرجئه هستند که تصور می کنند بر ایمان و حق هستند و دیگر مردم بر ایمان و حق نیستند و مخالفشان را تکفیر می کنند.
طبقات الحنابلة ج 1 ص 36

تفسیر آیه 36 سوره اسراء توسط شیخ ابن باز رحمه الله تعالی

تفسیر آیه 36 سوره اسراء توسط شیخ ابن باز رحمه الله تعالی:

وَلا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُوْلَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا[الإسراء:36]

الله تعالی انسان را از سخن گفتن در آن چه که نمی داند نهی می کند (وَلا تَقْفُ= و پیروی مکن) یعنی در چیزی که علم نداری سخن نگو بلکه ابتدا مطمئن شو (إِنَّ السَّمْعَ= زیرا گوش) می گوید: فلان چیز را شنیدم در حالی که نشنیده است (وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُوْلَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا= و چشم و دل همه مسئولند) انسان درباره ی شنوایی و قلب و بینایی خویش مسئول است، پس بر او لازم است که نگوید: فلان چیز را شنیدم مگر با بصیرت و نگوید: فلان چیز را دیدم مگر با بصیرت و با قلب خویش به چیزی معتقد نشود مگر با بصیرت. این لازمی است. او مسئول است، پس بر وی واجب استکه مطمئن شود و توجه کند که بدون علم سخن نگوید و بدون علم عملی مرتکب نشود و بدون علم به چیزی معتقد نشود به همین دلیل الله تعالی می فرماید: (إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولاً= زیرا گوش و چشم و دل همه مسئولند)پس انسان در مورد مسائل اطمینان کسب کند و الله تعالی می فرماید: ( قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُواْ بِاللّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ[الأعراف: 33]= بگو خداوند تنها اعمال زشت را، چه آشكار باشد چه پنهان، حرام كرده است و (همچنين) گناه و ستم بدون حق، و اينكه چيزي را كه خداوند دليلي براي آن نازل نكرده شريك او قرار دهيد، و به خدا مطلبي نسبت دهيد كه نميدانيد) پس سخن گفتن درباره ی الله بدون علم از همه ی این ها بزرگتر است، پس بر انسان واجب است که یاد بگیرد تا دارای علم و بصیرت باشد، و نگوید: شنیدم یا دیدم یا فلان و فلان مگر با یقین علم.

کلام شیخ در سایت ایشان:
http://www.binbaz.org.sa/mat/9113