Friday, September 21, 2012

جواب شیخ البانی به انتقادات اخوانی هابه سلفی ها

سوال كننده سوالی از شیخ می پرسد که مضمونش انتقاد از دعوت سلفیت است و شیخ البانی جواب می دهد:

(این که گفته شد) ما غیر  منظم هستیم صحیح است، و ما افتخار می کنیم که این را بگوئیم، اما دیگران که منظم بوده اند چکار کرده اند؟. برای ما همینقدر کافی است که بگوئیم:

هذه آثارنا تدلُّ علينا ***** فانظروا بعدَنا عند الآثار

این آثار ماست که نشانه ی ماست ****بعد از ما به آثار نگاه کنید

دنیای اسلام با دعوت ما سلفی ها تکان خورد، و این حقیقتی است که هیچ کس نمی تواند آن را انکار کند، حتی کسانی که سلفیت را متهم می کنند و سلفیت را به گونه ای وصف می کنند که در سوال آمد، آنها نیز نمی توانند اثر دعوت اسلامی را بر خودشان نیز انکار کنند،اما آنها چکار کرده اند؟. فتنه درست کردند و باعث ریختن خون ها شدند بدون آن که فایده ای حاصل شود و بدون آن که یک قدم جلوتر بروند، بلکه آنها به گونه ای هستند که در تعابیر نظامی استفاده می شود: در جا قدم رو.

اما الحمدلله دعوت سلفی همه ی عالم اسلامی را به سوی اسلام صحیح و وجوب بازگشت به آن بیدار کرد به همراه اصلاح سلوک و عادت هر شخص از افراد مسلمین و اهل و نزدیکانش و ...
ما غیر منظم هستیم، چون اساس هر دعوت در ابتدا با آنچه که مهم تر است شروع می شود، با عقیده و توحید و اصلاح عبادت و اصلاح سلوک و عادت شروع می شود. آن افرادی که گمان می کنند منظم هستند برای اصلاح عقیده و توحید خودشان چکار کرده اند؟
ما با آنها تجربه ها و مناقشات و مجادلاتی داشته ایم، هنگامی که از آنها سوالاتی را می پرسیدیم که چوپان های زمان رسول الله صلی الله علیه و سلم آن را می دانستند اینها از جواب عاجز می شدند در حالی که استاد و دکتر و مرشد و روسای احزاب بودند. بنابراین آنها از این منظم بودن چه سودی حاصل کرده اند در حالی که توحید را یاد نگرفته اند؟.
اگر چه گاهی اوقات در میان آن ها کسانی هستند که توحید را می شناسند و جواب برخی از آنها این است: بله ما توحید را الحمدلله می شناسیم. ما از آنها یک واقعیت را می پرسیم: این توحید از کجا به شما رسید؟. آیا سرچشمه ی دعوت شماست یا آن را از دعوت دیگران وارد کردید؟. این حقیقت است. بنابراین ما هرگز از آنچه که اینها می گویند تاسف نمی خوریم چون شیوه ی به گونه ای که الله تعالی می فرماید:
{قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ} [يوسف: 108].

بگو اين راه من است كه من و پيروانم با بصيرت كامل همه مردم را به سوي خدا دعوت مي ‏كنيم، منزه است خدا، و من از مشركان نيستم.

سلسلة الهدی و النور نوارشماره 10

Thursday, September 20, 2012

سخنان ملک فیصل رحمه الله درباره ی اعراب و فلسطین- زیرنویس فارسی




اصول پاک سازی نفس - اصل اول

اصول پاک سازی نفس

نوشته : شیخ عبدالرزاق بن عبدالمحسن العباد البدر

اصل اول

پاکسازی نفس به دست الله است ، و الله عز وجل همان ذاتی است که هر کس را که بخواهد پاک می سازد . پس این امر مربوط به الله و به دست اوست . هیچ شخص پاکی نیست مگر آن که الله او را پاک نموده است . الله تعالی می فرماید :

( بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ ) = (بلکه الله هر کس را که بخواهد پاک می گرداند ) { النساء : 49 } .

و می فرماید : ( وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ ) = (اگر بخشايش و رحمت الهى بر شما نمی بود، هيچ‏يک از شما هرگز پاک نمى‏ شد، ولى خداوند است كه هر كس را بخواهد پاک مى ‏سازد ) { النور : 21 } .

و می فرماید : ( وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ * فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَنِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ) = ( ولى خداوند ايمان را خوشايند شما قرار داد و آن را در دلهايتان آراست، و كفر و فسق و عصيان را براى شما ناخوشايند ساخت، اينانند كه رهيافتگانند * بخشش و نعمتى از جانب خداوند است، و خداوند داناى فرزانه است‏ ) { الحجرات : 7-8} .

و می فرماید : ( يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ) = (بر تو منت مى ‏نهند كه اسلام آورده ‏اند، بگو اسلام آوردنتان را بر من منت منهيد، بلكه خداوند است كه اگر راست مى ‏گوييد، بر شما منت مى‏ نهد كه شما را به [راه‏] ايمان هدايت كرده است ) { الحجرات : 17 } .

و آیاتی که با این مضمون می باشد بسیار هستند .

پس این یک اصل بزرگ در این باب می باشد که عبارت است از : پاکسازی نفس به دست الله است ، پس هر کس که می خواهد پاک شود و بر آن ثابت بماند و مسیر پاکی را بپیماید ، باید به الله پناه ببرد و این را از الله بخواهد و به سوی الله تعالی روی بیاورد چون امر آن به دست الله عز و جل است .

این موضوع ما را به اصل دوم در این باب بزرگ منتقل می کند که عبارت است از :

اصول پاک سازی نفس - مقدمه -

بسم الله الرحمن الرحیم

اصول پاک سازی نفس

نوشته : شیخ عبدالرزاق بن عبدالمحسن العباد البدر

مقدمه


ستایش برای الله است ، او را ستایش می کنیم و از او یاری می جوییم و از او طلب مغفرت می کنیم و به سوی او توبه می کنیم و از بدی های درون مان و اعمال ناشایست مان به سوی الله پناه می بریم . هر کسی که الله او را هدایت کند هیچ گمراه کننده ای برای او نخواهد بود و هر کس که الله او را گمراه کند هیچ هدایت کننده ای برای او نخواهد بود و شهادت می دهم که هیچ معبود بر حقی به جز الله نیست و او یکتاست و شریکی ندارد و شهادت می دهم که محمد بنده و پیام آور الله است ، درود و سلام الهی بر او و آل او و همه اصحابش باد .
بارالها به ما علمی سودبخش عملی نیک عطا بفرما و ما را با آنچه که به ما آموخته ای سود ده و بر علم مان بیفزا و دانسته هایمان را حجتی برای ما و نه بر علیه ما قرار بده ، بارالها همه ی امور ما را اصلاح بفرما ، ماشاء الله ، لا حول و لاقوة الا بالله .

برادران گرامی :
موضوع سخن ما در این دیدار - که از الله تعالی مسئلت داریم که آن را با برکت و خیر بپوشاند - درباره ی : پاکسازی نفس خواهد بود و این موضوع منزلت بلند و فائده بسیار و اهمیت زیادی دارد که نیاز به گفتگو و توجه بسیاری دارد . الله سبحانه و تعالی می فرماید :


وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا (1) وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا (2) وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا (3) وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا (4) وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا (5) وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا (6) وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا (7) فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا (8) قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا (9) وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا (10)

سوگند به خورشيد و تابندگى‏ اش (۱)سوگند به ماه چون در پى آن برود (۲)سوگند به روز چون روشن گرداند (۳)سوگند به شب چو پرده بر آن پوشد (۴)سوگند به آسمان و آن كس كه آن را برافراشت (۵)سوگند به زمين و آن كس كه آن را گسترد (۶)سوگند به نفس و آن كس كه آن را درست كرد (۷)سپس پليدكارى و پرهيزگارى ‏اش را به آن الهام كرد (۸)كه هر كس آن را پاك گردانيد قطعا رستگار شد (۹)و هر كه فرومایه اش ساخت قطعا خسارتمند شد (۱۰)


به این سوگند بر این نشانه های عظیم و مخلوقات بزرگ بنگر که دلالت بر بزرگی الله جل و علا دارد ، الله تعالی به این نشانه ها سوگند یاد می کند تا یک موضوع بزرگ و عظیم را یادآوری کند . الله تعالی به این نشانه ها سوگند یاد می کند که اگر کسی نفس خویش را پاک ساخت رستگار است و هر کس آن را پایمال ساخت خسارتمند و زیان کار است . به همین دلیل شایسته است که هر شخص دانایی در زندگانی اش برای پاکسازی نفس تلاش کند و از پایمال کردن آن دوری کند .

پایمال کردن نفس عبارت است از پوشاندن آن با بدی ها و پستی ها تا آن که تبدیل می شود به نفسی پست و تباه شده و فرومایه ، هر کس که نفس او اینگونه باشد او خسارتمند و زیانکار شده است .

و هر کس نفس خویش را پاکیزه بدارد و برای اعتلا و بالا بردن و عزت دادن به آن تلاش کند این شخص رستگار و مفلح است : (قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا ) = (هر كس آن را پاك گردانيد قطعا رستگار شد ) . أفلح : یعنی رستگاری او محقق شده و لفظ رستگاری جامع ترین لفظ برای توضیح" به دست آوردن خیر در دنیا و آخرت " است .

پس هر کس نفس خویش را پاکیزه بدارد خیر را در دنیا و آخرت به دست آورده است .

پس پاکسازی نفس ، کاری بس بزرگ است و شایسته ی هر مسلمان است که به آن توجه بسیار داشته باشد و برای آن تلاش بسیاری بکند .
سخن گفتن در این مورد طولانی خواهد شد اما من در اینجا از بعضی از اصول و قواعد مهم در باب پاکسازی نفس سخن خواهم گفت و به نظر من همین مقدار ، انسان را بر راستی و اعتدال و طریق نیکو در این باب مبارک ( باب تزکیه نفوس ) قرار خواهد داد .

شیوه ی دعوت مسلمان چگونه باشد؟ - امام الباني -



الله عز و جل با کلامش در این مسئله برای کسی مجالی نگذاشته است:

{ ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ } [النحل/125]

{با حکمت و پند نیکو به سوی راه پروردگارت دعوت بده و به گونه ای که بهتر است با آنها مجادله کن}.

وبدون شک این اولین چیزی است که از دعوتگر انتظار می رود: آن که مهربان و دلسوز باشد و بر مخالفین شدت نکند، مخصوصا اگر در اصل دعوت - یعنی کتاب و سنت - با او هستند، اما در برخی از چیزها در بعضی نواحی دچار انحراف شده اند. باید با آنها با نرمی رفتار کرد، چنان که در حدیث مشهور از پیامبر صلی الله علیه و سلم آمده است که راوی آن عائشه است و بخشی از آن حدیث برای ما کافی است که می گوید: (نرمی کردن در چیزی نمی آید مگر آن که آن را زیبا می کند و درشتی کردن در چیزی نمی آید مگر آن که آن را خوار می کند).
اما اینجا می خواهم چیزی را بگویم که بسیاری از مردم از آن غافل هستند - و منظورم اینجا دعوتگران هستند- نرمی اگر چه اصل در دعوت می باشد، اما به این معنا نیست که به کار بردن شدت در برخی از مواقع مناسب شایسته ی دعوتگر نیست. پیامبری که الله تعالی با این کلام او را مخاطب قرار می دهد که:
{ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ } [آل عمران/159]
 {و اگر تندخو و سخت دل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده مى‏ شدند}.

با این حال می بینیم که پیامبر صلی الله علیه و سلم در برخی از اوقات با مخالفین به شدت برخورد می کند، اگر چه این مخالفین تعمدی در انجام خطا نداشته اند، اما هنگامی که این خطا مربوط به مسئله ی مهمی است - مربوط به ایمان و مخصوصا پروردگار است - در این هنگام شدت به خرج می دهد. همه ی شما حدیثی را که امام احمد با سند صحیح در مسند از عبدالله بن عباس رضی الله عنهما روایت می کند می دانید که: (یک روز پیامبر صلی الله علیه و سلم در میان صحابه خطبه می گفت، شخصی برخاست و گفت: هرچه الله بخواهد و تو بخواهی ای رسول الله. آن حضرت به او گفت: آیا مرا همردیف با الله قرار دادی؟. بگو آن چه که الله به تنهایی بخواهد).
اگر این شدت در مکان خودش استفاده شود آن هنگام از حکمت است، بنابراین نباید فریفته شویم و بگوئیم که لازم است که شیوه و صفت مسلمان همیشه نرمی باشد، نه ، این صفت غالب و کلی است، اما گاهی اوقات باید در مکان مناسب از شدت استفاده شود.


سلسلة الهدی و النور نوار شماره 620

Thursday, September 13, 2012

انتقاد شیخ البانی از شیوه ی دعوت اخوان المسلمین



بر روی زمین فرقه یا طائفه ای یافت نمی شوند که تمسک به کتاب و سنت را منکر شوند بلکه همه ی طوائف - هر چقدر هم که در گمراهی فرو رفته باشند- مانند شیعه و خوارج و مانند آنها نیز می گویند که ما بر کتاب و سنت هستیم چه برسد به حسن البنا و سید قطب و کسانی که پیرو آنها هستند، آنها نیز مدعی تمسک به کتاب و سنت هستند. اما تا امروز متاسفانه به عنوان حزبی معروف به حزب اخوان المسلمین این مسئله را به صراحت اعلام نمی کنند که آنها متمسک به کتاب و سنت بر اساس منهج سلف صالح هستند بلکه آنها به دعوت به سوی اسلام و کتاب و سنت به صورت عام اکتفا می کنند.
به همین خاطر ما با تجربه دریافته ایم که اخوان المسلمین امروز شیوه ی حسن البنا در دعوت به سوی اسلام را اختیار کرده اند (اگر چه به کتاب و سنت نزدیک است) اما دعوتشان عام است و درآن تفصیلی نیست حتی در مورد آنچه که به عقیده مربوط است. آنها تمسک به سلف صالح را به صورت مفصل اعلام نمی کنند بلکه به صورت کلمه ای مختصر آن را می گویند. اماآنچه که ما واقعا در بسیاری از کشورهایی که اخوان المسلمین در آن منتشر شده است می بینیم آن است که: آنها به تمسک هر کس به اسلام بر اساس هر مذهب و مشربی که باشد قانع هستند، بنابراین اخوان میان سلفیت و خلفیت جمع نموده است،یعنی میان کسی که منسوب به سلف است و میان کسی که منسوب به خلف است، بلکه حتی کسی را به صفوف خودشان اضافه می کنند که مذهبش شیعه است.
و من با تجربه ی خاص خودم می دانم که اخوان المسلمین دعوتشان عام است و مفصل نیست و بر شیوه ی سلف صالح نیست، می بینی که اخوان المسلمین در یک سرزمین با اخوان المسلمین در سرزمین دیگر متفاوت است.اخوانی هستند اما فقه و عقیده شان با هم خیلی متفاوت است، اخوانی ها شیوه ای را پیش نمی گیرند که اسلام را به صورت کلی دربر بگیرد بلکه کسانی را که دور و برشان هستند به صورت عام دعوت می دهند با قاعده ای که می توانم آن را به این صورت خلاصه کنم: (جمع کن سپس آموزش بده) و بعد از آن آموزشی نیست.
چون شیوه ی دعوت آنها به گونه ای است که در ضرب المثل شامی گفته شده است: (هر کس بر دینی باشد که الله او را بر آن کمک کند) و با این تعبیر نادرست یک فقه منحرف همراه شده است که بر یک حدیثی استوار است که آن حدیث اصلی ندارد و آن این است: (اختلاف امتم رحمت است).
به همین دلیل بر اساس این سخن کلمه ای ساخته اند که اصلی ندارد: (هر کس عالمی را تقلید کند الله را سالم ملاقات می کند).
اخوان المسلمین با آن که دعوتشان برای جوانان مقداری فواید داشته است اما در دعوت خودشان شیوه ی دعوت بر اساس شیوه ی سلف صالح را در پیش نمی گیرند و حسن البنا برایشان اینگونه دعوت را ترسیم کرده است و همچنین سید قطب نیز بر همین شیوه بوده است، اما من معتقدم که سید قطب در آخر زندگانی اش - که در زندان بود- در او تحولی بسیار بزرگ به سوی بعضی از اصول سلفیت پدیدار شد، اگر چه در بعضی از کتب قدیمی اش اشتباهات علمی زیادی چه در مسئله ی عقیده یا احکام  وجود دارد.
اما میگویم در زندان کلامش نشان می دهد که به اینچنین تجمع گرایی ها و حزب گرایی هایی که بر اساس تصفیة و تربیة نیست دعوت نمی دهد.

سلسلة الهدی و النور نوار شماره 805

Wednesday, September 12, 2012

نصیحتی زیبا از شیخ البانی برای حفظ وحدت میان مسلمین


آنچه که باعث حفظ وحدت صف و وحدت کلمه می شود نصیحت در دین است، اما این نصیحت باید به گونه ای باشد که الله عز و جل دستور داده است: (ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ)( با حكمت و اندرز نيكو

به سوي راه پروردگارت دعوت نما، و با آنها به طريقي كه نيكوتر است مجادله كن، پروردگار تو از هر كسي بهتر مي داند چه كساني از طريق او گمراه شده اند و چه كساني هدايت يافته اند).
مجادله ی نیکو نیازمند تسامح و آسان گیری است و این تسامح نیازمند این است که هر کس از ما در ذهن خودش این را بیاورد که نظر او با وحی بر وی نازل نشده است و ممکن است خودش بر خطا باشد و شخصی که با او مجادله و مناقشه می کند بر حق باشد، بر هر کسی که مناقشه می کند لازم است که این مسئله ی بدیهی را به ذهن بسپارد که ما معصوم نیستیم، فرقی نمی کند که ما دانش آموز باشیم یا عالم و چه بسا عالم بر خطا باشد و دانش آموز بر حق و یادآوری این حقیقت سبب می شود که انسان نسبت به شخص مقابل خودش صبر داشته باشد و با وی به نرمی برخورد کند و این ادبی است که از قرآن گرفته شده است.

نوار شماره 23 از سلسلة الهدی و النور با خلاصه کردن کلام.

رد شیخ البانی بر شیوه ی اخوان و بیان راه حل نجات امت از ذلت

اما اخوان المسلمینی که با بلندترین صدایشان فریاد می زنند: جهاد در راه الله بهترین آرزوی ماست، ما به آنها می گوئیم: نزدیک به یک قرن از دعوت شما گذشته است و شما همچنان در جای خودتان هستید چنان که در سوریه یک تعبیر نظامی است که می گوید: در جا قدم رو. یعنی فرمانده گروهان هنگامی که به لشکر دستور حرکت می دهد می گوید: به سمت جلو حرکت کنید، آن هنگام آنها به شکل نظامی حرکت می کنند، هنگامی که از آنها می خواهد که بایستند می گوید: در جایتان بایستید. اما هنگامی که از آنان می خواهد که در جای خودشان بمانند اما همزمان بدوند می گوید: در جا قدم رو، در این هنگام آنها نه جلو می روند و نه عقب. این مثال اخوان المسلمین است چون آنها نه جهاد کردند، و نه علم کسب کردند و نه عمل کردند، پس آنها از جهاد تخلف کردند و از علم و عمل تخلف کردند چون علمی ندارند.
و برایشان همینقدر کافی است که نسبت به شخصی که به پیروی از قرآن و سنت دعوت می دهد جبهه می گیرند و اسم عملش را بر هم زننده ی وحدت و دعوت به تفرقه ی میان مسلمین می نامند. و من صراحتا می گویم: دعوت ما که دعوت حقیقی اسلام است باعث تفرقه و جدایی می شود چون قرآن جدایی می اندازد، چون میان حق و باطل جدایی می اندازد و دعوت ما نیز میان حق و باطل جدایی می اندازد و دعوت ما میان محق و مبطل جدایی می اندازد.
و عمل رسول الله صلی الله علیه و سلم نیز اینگونه بود. هنگامی که دعوتش را آشکار کرد به اعتراف تاریخ پدر با پسرش جنگید و پسر با پدر جنگید، همه ی اینها در راه تمسک به اسلام حق بود.
بنابراین عجیب نیست که دعوت ما در این زمان همانگونه باشد که در زمان اول و در همه ی زمان ها می باشد، که میان حق و باطل و محق و مبطل جدایی می اندازد.
این عده از نصوص کتاب و سنت غافل هستند که می گوید: (وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ) (ولی اکثر مردم نمی دانند) ، (وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ) (ولی اکثر مردم شکر نمی کنند); و سنت بر اساس عادت همیشگی اش می آید و آنچه را که به صورت مختصر در قرآن آمده برای مسلمانان مفصل می آورد. همه ی اینها و مخصوصا آنهایی که خود را به اهل سنت منسوب می کنند با ما در ایمان و آگاه بودن به بعضی از احادیث صحیح مشارکت دارند اما نسبت به آن تجاهل می کنند. یکی از این احادیث مثلا حدیث فرقه هاست: یهود به 71 فرقه تقسیم شدند و نصاری به 72 فرقه تقسیم شدند و امت من به 73 فرقه تقسیم می شود، همه ی آنها در آتش هستند جز یکی از آنها، گفتند: آن یک گروه چه کسانی هستند
در روایت مشهور آمده است که می گوید: جماعت و در روایتی که این روایت را تفسیر میکند آمده است: فرقه ای که بر شیوه ی من و اصحابم باشد.
بنابر این خبر صحیح مسلمانان چندین گروه خواهند شد و واقعیت موجود بر این مسئله تاکید دارد و برای یک خبر صحیح نیازی نیست که واقعیت موجود بر آن تاکید کند چون در آینده اتفاق می افتد، اما در سالهای کمی بعد از وفات رسول علیه الصلاة و السلام این اتفاق افتاد هنگامی که جدایی و حزب حزب شدن شروع شد.
پس چرا این ها نسبت به این خبر صحیح که مسلمانان چندین فرقه می شوند تجاهل می کنند و بر مسلمانی که می خواهد از فرقه ی ناجیه باشد لازم است که همانگونه عمل کند که رسول علیه السلام و اصحاب عمل کردند. همچنین یک حدیث دیگر با همین معنا آمده است که این نیز میان مسلمانان اهل سنت و جماعت معروف است. حدیث عرباض بن ساریة رضی الله تعالی عنه که می گوید: رسول الله صلی الله علیه و سلم ما را نصیحتی نمود که قلب ها از آن نصیحت ترسان شد و اشک ها روان شد، گفتیم ای رسول الله ما را وصیتی کن، گفت: شما را به تقوای الله و فرمانبرداری و اطاعت (از ولی امر) دعوت می دهم، اگر چه بر شما بنده ای حبشی حاکم باشد، هر کس از شما که (پس از این) زندگی کند اختلافات زیادی را می بیند، پس بر شما باد به سنت من و سنت خلفای راشدین مهدیین بعد از من، با دندان آن را بگیرید (کنایه از تمسک شدید)، و بر شما باد و (دوری از) نوآوری ، هر نوآوری بدعت است و هر بدعتی گمراهی است.
و در حدیث دیگری آمده است: هر گمراهی در آتش است.
بنابراین رسول الله صلی الله علیه و سلم ما را از نوآوری ها باز می دارد. و امروز هنگامی که ما مسلمانان را از مخالفت با سید پیامبران و انجام بدعت هایی که ممالک اسلامی را فراگرفته است بر حذر می داریم، به ما می گویند: میان مسلمین تفرقه می اندازید. در حقیقت این عده خواهان آن هستند که ذلت مسلمانان را به شیوه ای غیر از شیوه ی سید مرسلین درمان کنند، همان پیامبری که بیماری و درمان را در حدیث عینة برای ما بیان کرده است: {هنگامی که تجارت عینة (نوعی از تجارت نامشروع) را انجام دادید}، این بیماری است، {و دم گاو را گرفتید (به دنیا دل بستید)}، این بیماری است {و جهاد در راه الله را ترک کردید}، این بیماری است، و جزایشان این است که: {الله ذلت را بر شما مسلط می کند}.
درمان: {این ذلت از شما برداشته نمی شود تا زمانی که به دین تان رجوع کنید}. معنای رجوع به دین مسئله ای بسیار مهم است که این حزبی ها و مذهبی ها و صوفی ها و دیگران از آن غافل هستند. رجوع به دین از علمای مسلمان دو امر بسیار بزرگ می طلبد.
اول آن که: اسلام را به شکل صحیح فرابگیرند، چون میان ما و میان دینی که الله تعالی بر قلب محمد علیه الصلاة و السلام نازل کرده چهارده قرن گذشته است و در آن چیزهایی وارد شده که از آن نبوده است. چه در عقائد چه در احکام و فقه یا در روش، در همه ی اینها چیزهایی وارد شده که در عهد نخست مشروع نبوده است. پس بر علما لازم است که غربال بردارند و این اسلام را از آنچه که به آن وارد شده پاکسازی کنند. چنانکه به یکی از علمای حدیث گفته شد که هنگامی که می خواستند فلان زندیق را بکشند و مرگ را جلوی خود دید تصمیم گرفت که کینه ی قلبش را آشکار کند  گفت: من نمی میرم مگر آن که بر پیامبرتان 5 هزار حدیث دروغ نسبت دادم. این عالم محدث می گوید: دشمن الله دروغ گفت، چطور این ممکن است در حالی که فلانی و فلانی از محدثین غربال ها را برداشته اند و این احادیث را پاکسازی می کنند، این دروغ ها را از احادیث صحیح جدا می کنند.
 بر علمای مسلمان این زمان همین گونه لازم است که اسلام را از همه ی جوانبی که اشاره کردم -عقیده و احکام و سلوک و اخلاق و مانند آنها- غربال کنند، من این امر اول را پاکسازی (تصفیة) اسلام می نامم، بنابراین باید پاکسازی صورت بگیرد.
مسئله ی دوم: تربیت مسلمانان بر اساس این اسلام پاکسازی شده می باشد، این اسلام تصفیه شده کجاست؟. آیا نزد این گروه هایی است که با دعوت حق معارضه می کند بلکه حتی گمان می کنند باعث تفرقه می شود؟. و من شهادت می دهم که باعث تفرقه و جدایی میان حق و باطل و میان محق و مبطل می شود، سنت الله در خلقش است و برای سنت الله تبدیلی نمی یابی.

سلسلة الهدی و النور نوار شماره 543

Sunday, September 9, 2012

رد دوم شیخ البانی بر قرضاوی

رد شدید شیخ ابن عثیمین بر قرضاوی


قرضاوی در یک سخنرانی درباره ی انتخابات اسرائیل سخن می گوید و در حین آن در مورد ذات الله تعالی سخن بدی می گوید و شیخ ابن عثیمین به شدت این سخن را رد می کند. این ویدئو به صورت زیرنویس می باشد.





دانلود

Monday, September 3, 2012

و اکنون بعد از رمضان - ابن عثیمین

إن الحمد لله، نحمده، ونستعينه ونستغفره، ونعوذ بالله من شرور أنفسنا ومن سيئات أعمالنا، من يهده الله فلا مضل له، ومن يضلل فلا هادي له، وأشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شريك له، وأشهد أن محمدًا عبده ورسوله، صلى الله عليه وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان، وسلم تسليمًا كثيرًا، أما بعد:

ای بندگان الله: ما الله عز و جل را شکر می گوئیم بخاطر نعمتهایش از به پایان رساندن روزه و قیام رمضان شكر مي گوئیم،  و از او که ما را بر این کار توفیق داد مسئلت داریم که ما را برای قبولی روزه های مان و قیام های مان و دیگر اعمالمان موفق بدارد .
ای مسلمانان: ما آمدن رمضان را انتظار می کشیدیم، می گفتیم: یک ماه مانده، یا دو ماه مانده، یا سه ماه مانده، سپس این ماه آمد و آن را پشت سر گذاشتیم و به همین ترتیب آینده در انتظار انسان می باشد، می آید و می گذرد و آن را پشت سر می گذارد تا آنکه با موت پایان می یابد، و کاش می دانست مرگش بر چه حالتی خواهد بود، سزاوار است که انسان تلاش خویش را بر حالتی که مرگش می رسد بگذارد نه آنکه چه وقت مرگش فرا می رسد و در کجا موتش فرا می رسد .

Sunday, September 2, 2012

رد شیخ البانی بر قرضاوی با زیرنویس فارسی



در این ویدئو امام محمد ناصرالدین البانی در مورد یکی از فتواهای قرضاوی توضیح داده و منهج قرضاوی را در فتوا دادن بیان کرده و به صورت علمی آن را رد می کند. این فایل به صورت زیرنویس فارسی است.



بیماری قلب با زیرنویس فارسی- ابن عثیمین



سخنانی از شیخ علامه محمد بن صالح عثیمین درباره ی بیماری قلب با زیرنویس فارسی